یافتن پست: #هیچ

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

میدانید تفاوت نیاكان ما با دیگران در چه بوده است
در بناهای بزرگ دنیا مانند دیوار چین و اهرام ثلاثه کتیبه هایی یافت شده
که این عبارات در آن حکاکی شده بود:
اگر برده ای در هنگام کار آسیب دید او را گردن بزنید!

ولی در تخت جمشید ، در کتیبه های مکشوفه نوشته شده بود اگر
کارگری (فرق کارگر با برده بسیار است) در هنگام کار در این بنا آسیب دید
حکومت موظف است تا اخر عمر وسایل امرار معاش او را بدون هیچ منت و
چشم داشتی پرداخت کند!
♦♦ پس برای نیاکانمان درود بفرست ♦♦
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 22:56
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
فقط یه ایرانی می تونه بعد از اینکه جواب آزمایششو گرفت و سالم بود بگه : “این همه ولخرجی کردیم و هیچی مونم نبود !”
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 22:10
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گفتی : نفرین میکنی ؟
گفتم : نه ، اما از خدا میخوام
هیچکس ، اندازه من دوستت نداشته باشد . .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 22:08
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بدترین کاری که یه نفر می تونه با دلت بکنه,
اینه که باعث بشه دیگه ذوق نکنی,
از بودن هیچکس!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 21:56
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اعترافات ی آقا پسر
دیشب شروع کردم با دوس دخترم دعوا..... که آره من مطمنم تو با [!]
دیگه ای، اونم آخرش گفت بابا اصلـا اگه شک داری بیا خطامون عوض!
هیچی دیگه دیدم آبروم در خطره بش گفتم نه عشقم من به تو اعتماد کامل دارم، فقط میخواستم ببینم چقد دوسم داری...

آدمو بعضی وقتا تو آمپاس میذارن این دخترا... :|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 20:35
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﮐﺠﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﻗﻊ ظهر؟

ﻣﻦ : ﻳﻪ ﺳﺮ ﻣﻴﺮﻡ ﺑﻴﺮﻭﻥ، ﺯﻭﺩ ﻣﻴﺎﻡ

ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﺍﻭﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺧﺒﺮی نی ﺑﺠﺰ ﭼﺸﻤﺎی ﺑﺎﺭﻭنی
ﺑﺠﺰ ﺁﺩﻣﺎی ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﺜﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺟﺒﺎﺭ ﺑﺎ ﺍﻭنی
ﺍﻭﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺧﺒﺮی نی ﺑﺠﺰ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﻭ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻫﺎ
ﺛﻤﺮﻩ ﺳﮓ ﺩﻭ ﻫﺎﺗﻢ ﮎ ﺯﺭﺷﮑﺎ ﻭ ﺯﺍﻟﻮمه ﻫﺎ..!!

ﻣﻦ : ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺑﻪ .... :| :| :|
هیچی دیگه نرفتم بیرون =__=
:))))))))))))))))))))))))))
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 20:34
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
با دختر خالم داشتم فیلم اکشن نگاه میکردیم که یدفعه با مشت زد به کمرم.گفتم چرا میزنی؟گفت میخام حس فیلم HD بهت بدم

هیچی دیگه تا اخر فیلم خدا خدا میکردم که فیلم بوس دار شه :))):D
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 18:04
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




همـﮧ چیز تمام شد !
تو را از دست داده ام
و خوب می دانم ڪﮧ دیگر هیچگاه باراטּ نخواهد بارید
و مـטּ هیچگاه قطره هاے روے شیشه را نخواهـَ م دید
دیگر اتوبوس در ایستگاه نخواهد ایستاد
و مـטּ بخار شیشـﮧ را براے دیدטּ بالابلندے ِ قامتت پاڪ نخواهم ڪرد
تو را از دست داده امـ
تو را با آטּ چشمهاے ِ نجیب ِ دوست داشتنی
تو را ڪﮧ دوست داشتنت تقاص گناهان ِ گذشته ے مـטּ است
تو را از دست داده ام..
دیشب
بر گور آرزوهایــم رقصیدم..!


دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 17:24
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




بعد از مـرگـم
قـلــبـم را جــدا از مـن خـــاک کنید
من و دلـــم هیچ گاه
آبـمـان توی یک جـوی نرفت…


دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 16:58
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بیا کمتر بگو این غصه ها را

بیا باور کنیم این قصه ها را

مگو از عشق و از زخم جفایش

بیا قفلی بزن این سینه ها را

دگر از درد مردم هیچ منویس

بیا خطی بزن این جمله ها را

مگو از فقر ، دزدی ، تن فروشی

بیا و پاک کن این نکته ها را

به ما ربطی ندارد کودک کار

بیا و حذف کن این بچه ها را

بجای رفتن سمت حقیقت

بیا گسترده تر کن پینه ها را

بیا از بی وفایی ها نگوییم

مگو پایان تلخ قصه ها را
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 16:51
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ