یافتن پست: #وقتی

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شما یادتون نمیاد تو دبستان وقتی مشقامونو ننوشته بودیم
معلم که میومد بالا سرمون الکی تو کیفمونو می گشتیم
میگفتیم خانوم دفترمونو جا گذاشتیم!!
دیدگاه  •   •   •  1393/09/21 - 18:52
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

کی کارتون فوتبالیستهارو یادشه؟
یادش بخیر،اون موقع هفته ای یه بار میداد


وقتی ی قسمت تموم میشد طرف می گفت:ادامه ی داستان در قسمت بعد


منم مونده بودم اینا چطوری یک هفته رو هوا میموندن و نمی افتادن

دیدگاه  •   •   •  1393/09/21 - 18:41
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یادتونه اون موقه ها وقتی مدادمون و به یکی از همکلاسیامون قرض میدادیم همش حواسمون بود مدادمونو تراش نکنه که کوچیک شه؟؟:)
دیدگاه  •   •   •  1393/09/21 - 18:41
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یادش بخیر، که چه حالی ازت گرفته می شد وقتی تعطیلات عید داشت تموم می شد و یادت می آمد پیک نوروزیت را با اون همه تکالیفی که معلمت بهت داده رو هنوز انجام ندادی


دیدگاه  •   •   •  1393/09/21 - 18:40
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

یادش بخیر… آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست، اونا یه درس از ما عقب تر باشن


 




دیدگاه  •   •   •  1393/09/21 - 18:36
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بدترین شکستمو وقتی خوردم که با عشق و امید گره هندزفریمو باز کردم

ولی دیدم گوشیم شارژ نداره …

هنوز کمر راست نکردم
دیدگاه  •   •   •  1393/09/21 - 18:31
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

  قدیما یادش بخیر ....


  وقتی بهترین اسباب بازی هامون، لوکس یا خریدنی نبود  ...


  وقتی یه لاستیک کهنه ی دوچرخه و یک تکه چوب ، تمام روزمون رو پر از شادی و شور و نشاط میکرد


  گاهی با تعجب از خودم می پرسم اون روزها کجا رفت ....


 هنوز باورم نمیشه اون روزها دیگه بر نمیگرده ...


 


جملات زیبا گیله مرد

دیدگاه  •   •   •  1393/09/20 - 12:35
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه اقایی همیشه سر کوچمون رو چرخ دستی گوجه میفروشه....از وقتی گوجه شده کیلویی نه هزار تومن.... جدیدا با کتو و شلوار میاد.. دستاشو میکنه تو جیبش فقطم به افق نیگا میکنه.. انگار تو جردن نمایشگاه مازراتی داره
دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 21:24
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
داستان خنده دار یک گلابی در كامیون گلابی ، یه روز یه كامیون گلابی داشته توی جاده می رفته كه یه دفعه می‌افته توی یه دست‌انداز، یكی از گلابی‌ها می‌افته وسط جاده، بر می‌گرده به كامیون نگاه می‌كنه و میگه:

گلابی‌ها، گلابی‌ها!

گلابی‌ها میگن: گلابی، گلابی!

كامیون دورتر می شه،

صداشون ضعیف‌تر می شه.

گلابی میگه: گلابی‌ها، گلابی‌ها!

گلابی‌ها می گن: گلابی، گلابی!

باز كامیون دورتر میشه، گلابی میگه: گلابی‌ها، گلابی‌ها!

اما صدای گلابی دیگه به گلابی‌ها نمی‌رسه! گلابی‌ها موبایل راننده رو می گیرن و زنگ میزنن به موبایل گلابی،اما چه فایده كه گلابی ایرانسل داشته و توی جاده آنتن نمی‌داده!

گلابی یه نفر رو پیدا می‌كنه كه موبایل دولتی داشته، زنگ می‌زنه به راننده و می گه: گوشی رو بده به گلابی‌ها، وقتی كه گلابی‌ها گوشی رو می گیرن، گلابی میگه: گلابی‌ها، گلابی ها!

گلابی ها می گن: گلابی، گلابی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اون شور و اشتیاقت تو حلقم ،

واقعا دوست داری باز هم ادامه داشته باشه ؟!؟!؟!؟!؟
2 دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 21:05
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
♥خدا ♥

هیشکیو شرمنده بَچَش نکنه!!!

⇦کودک درونم⇨ چند وقتیه

ازم ツ یه بابای جذاب ツ میخواد...
1 دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 21:03
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ