یافتن پست: #وقتی

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دقت کرده بودین تام و جری تمام مدت لخت بودن، اما وقتی میرفتن لب ساحل شلوارك پاشون میکردن؟ :))))
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 20:36
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﺰﻧﯽ ...
.
.
.
.
.
.
ﻧﻪ ﺣﺮﺹ ﺑﺨﻮﺭ ...
ﻧﻪ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﻮ ...
ﻧﻪ ﺑﯽ ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ ﮐﻦ ...
ﺑﺰﺍﺭ ﺑﺮﻩ ...
ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﺑﻬﺶ sms ﺑﺰﻥ ﺑﮕﻮ :
ﺩﺍﺭﯼ ﯾﻪ ﭼﻨﺪﺗﺎ sms ﻋﺎﺷﻘﻮﻧﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯽ ؟ ﻻﺯﻡ
ﺩﺍﺭﻡ
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 20:12
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
【وقتی وجــــ ـود آبــــ ـی تو را میبینم...
پر از حس تـــــ ـو می شوم...
در همهمه ی خاموشــــ ـی...
در برگ ریـــ ـز خاطـــ ـره ام...
می ریزد تمــــ ـام عاطفه ات ...
تا لب فریاد می کشانــــ ـم چشمانت را...
تا صــــ ـدای خشک آرامش من...
پر می زند قـــ ـدر تنهایی تـــــــ ـو...】
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 17:29
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سکـــــــــوت ...

رساتـــــــرین فریاد یک " زن " است ...

وقتی سکوتـــــ میکنـــد ...

وقتی بحث نمیکنــــد ...

وقتی برای به کرسی نشاندن عقایدش تلاش نمیکنـــد ...

بـــفـــهـــم ! ...

کـــــــــــه

واقعـــــا آسیب دیده استــــــــ ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 16:04
+2
nanaz
nanaz

.

" سادگی عشق "


به سادگی کلماتت نگاه نکن! زیبایی سخن، تنها اغراق در توصیف نیست
بنگر، وقتی که می گویی " دوستت دارم " چه کرده ای!؟ زمان و زمین را با دو کلمه به
شوق در آورده ای.گاهی ساده گفتن هم هنر میخواهد، کار هر کس نیست، ساده دلربایی
کردن، ساده نگاه کردنو عاشقی کردن. خدا می داند ساده گفتن به تمام دنیا می ارزد وقتی
عشق از کلماتت جاری باشد. مست می شود هرکس، وقتی تو ساده او را با عشق صدا
می زنی و جرعه ای او را مهمان دوستت دارم ها می کنی.
می بینی، ساده گفتن هم هنر می خواهد. چه زیباست و چه عاشقانست وقتی کلماتت لبریز
از میِ عشق باشد.پس عشقتت را ساده بیان کن، برای کسی که معنای دوست داشتن را
بداند و لیاقت آن را داشته باشد.

اگر باور داری، پس از این لحظه زندگی را داشته باش.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 15:20
+4
xroyal54
xroyal54

حالت چشم

هنگام درس دادن استاد سر کلاس :

(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)



وقتی استاد خبر امتحان رو میده :

(o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O)



... ...

موقع امتحان:

(←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←) (→.→)



وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:

(↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓)



وقتی که نمره ها رو میزنن :

(͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏)
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 15:08
+8
*elnaz* *
*elnaz* *
پسر: ضعیفه!دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم!  دختر: توباز گفتی ضعیفه؟ پسر: خب… منزل بگم چطوره؟ دختر: وااااای… از دست تو!پسر:
باشه… باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟ دختر:اه…اصلاباهات قهرم.پسر: باشه بابا… توعزیز منی، خوب شد؟… آشتی؟ دختر:آشتی… راستی گفتی دلت

چی شده بود؟ پسر: دلم! آها یه کم می پیچه…! ازدیشب تاحالا.دختر: … واقعا که!پسر: خب چیه؟ نمیگم مریضم اصلا… خوبه؟ دختر: لوووس!پسر: ای

بابا… ضعیفه! این نوبه اگه قهرکنی دیگه نازکش نداری ها!دختر: بازم گفت این کلمه رو…!پسر: خب تقصرخودته! میدونی که من اونایی رو که دوست

دارم اذیت میکنم… هی نقطه ضعف میدی دست من!دختر: من ازدست توچی کارکنم؟ پسر: شکرخدا…! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب وتاب ملاقات

توبودم… لیلی قرن بیست ویکم من!دختر: چه دل قشنگی داری تو! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه!پسر: صفای وجودت خانوم!دختر: می دونی!

دلم… برای پیاده روی هامون… برای سرک کشیدن تومغازه های کتاب فروشی ورق زدن کتابها… برای بوی کاغذ نو… برای شونه به شونه ات را رفتن و

دیدن نگاه حسرت بار بقیه… آخه هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره!پسر: می دونم… می دونم… دل منم تنگه… برای دیدن آسمون چشمای تو…

برای بستنی شاتوتی هایی که باهم میخوردیم… برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم ومن مردش بودم….!دختر: یادته همیشه میگفتی به من

میگفتی “خاتون”پسر: آره… آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی!دختر: ولی من که بور بودم!پسر: باشه… فرقی نمی کنه!دختر: آخ

چه روزهایی بودن… چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده… وقتی توی دستام گره می خوردن… مجنون من…پسر: …دختر: چت شد چرا چیزی

نمیگی؟ پسر: …دختر: نگاه کن ببینم! منو نگاه کن…پسر: …دختر: الهی من بمیرم… چشات چرا نمناکه… فدای توبشم…پسر: خدا… نه… (گریه)دختر:

چراگریه میکنی؟ پسر: چرا نکنم… ها؟ دختر: گریه نکن … من دوست ندارم مرد گریه کنه… جلو این همه آدم… بخند دیگه… بخند… زودباش…پسر:

وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم…دختر: بخند… و گرنه منم گریه میکنماا پسر: باشه… باشه… تسلیم… گریه

نمی کنم… ولی نمی تونم بخندم دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خ[!]؟ پسر: توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد… ولی

امسال برات یه کادو خوب آوردم…دختر: چی…؟ زودباش بگو… آب از لب و لوچه ام آویزون شد …پسر: …دختر: دوباره ساکت شدی؟ پسر: برات…

کادو… (هق هق گریه)… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… ویه بغض طولانی آوردم…!تک عروس گورستان!پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره…!اینجاکناره خانه ی ابدیت مینشینم و فاتحه میخونم




نه… اشک و فاتحه



نه… اشک و فاتحه و دلتنگی

امان… خاتون من! توخیلی وقته که…

آرام بخواب بانوی سفر کرده ی من…



دیگر نگران قرصهای نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از بی خوابیم نباش…!نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش..۰!بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم…


دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 14:52
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
وقتی تو نیستی تمام خانه ما درد می کند..........
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 14:24
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی یکی زمین خورد ، بجای اینکه بزنین پس کلشو و بگین مگه کور بودی سنگ رو ندیدی
میتونین دستشو بگیرین و بلندش کنین و خاک رو لباسشو بت[!]ن و بهش بگین : ایراد نداره یه سنگ جلو پات بود….
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 13:15
+4
sasan pool
sasan pool
چهره من وقتی درسی رو با 10 قبول میشم.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 13:07
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ