یافتن پست: #پرواز

saman
saman
در CARLO
گـیرم که در بـاور تو به خـاک نشــسـتــه ام و سـاقـه هـای جــوانم از ضربه های تبرهایت زخم است با ریشه چه می کنی ؟ گـیرم که بر سـر ایـن بـام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع میزند با جوجه های بنشسته در آشیانه چه می کنی ؟ گـیرم که می زنـی گـیرم که می بُـری گـیرم که می کـشی با رویش ناگزیر جوانه چه می کنی ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 16:01
+4
sara
sara
نباید شیشه را با سنـــــــــگ بازی داد !
نباید مست را در حال ِ مستــــــی . . . دست ِ قاضـــــــــی داد !
نباید بی تفاوت !
چتر ماتـــــــــــــــــم را . . . به دست ِ خیــــــــــــــــس ِ باران داد !
کبوترها که جز پرواز ِ آزادی نمی خواهند !
نباید در حصار ِ میـــــــــــــله ها . . . با دانه ای گنــــــدم . . . به او تعلیم ِ مانـــــــــــدن داد !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 12:04
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

به تماشا سوگند و به آغاز کلام و به پروازکبوتر از ذهن واژه ای در قفس است حرف هایم ،مثل یک تکه چمن روشن بود. من به آنان گفتم: آفتابی لب درگاه شماست که اگر در بگشاید به رفتار شمامی تابد و به آنان گفتم:سنگ آرایش کوهستان نیست همچنان که فلز ،زیوری نیست به اندام کلنگ در کف دست زمین گوهر ناپیدایی است که رسولان همه از تابش آن خیره شدند پی گوهر باشید لحظه ها را به چراگاه رسالت ببرید و من آنان را به صدای قدم پیک بشارت دادم و به نزدیکی روز،و به افزایش رنگ به طنین گل سرخ،پشت پرچین سخن های درشت و به انان گفتم: هر که در حافظه چوب ببیند باغی صورتش در وزش بیشه شور بادی خواهند ماند هر که با مرغ هوا دوست شود خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود آنکه نور از سرانگشت زمان برچیند می گشاید گره پنجره ها را با آه

دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 20:38
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
تنهایم ، دیشب تمام قاصدکهایی را که در کوله پشتی ام جا داده بودم باد برد

دل تنگم پرپر شد از نبودشان ، دیشب داشتم آسمان را در مشتم می گرفتم که پیرمردی بر نیمکت نشاندم

دیشب از اوج سرما می سوختم و چه بدم من و چه پاک است آرزوهایم . دعایم کن با تمام پروازت باران من
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 20:37
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

اگه قلبمو شکستی به فدای یک نگاهت
این منم چون گل یاس نشستم سر راهت
تو ببین غبار غم رو که نشسته بر نگاهم
اگه من نمردم از عشق تو بدون که روسیاهم
اگه عاشقی یه درده چه کسی این درد ندیده
تو بگو کدام عاشق رنج دوری ندیده اگه عاشقی گناهه
ما همه غرق گناهیم میون این همه آدم یه غریب و بی پناهیم
تو ببین به جرمه عشقت پره پروازمو بستند تو ندیدی منه مغرور چه بی صدا شکستم

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 23:56
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

صدای پای گنجشک
تک برگ شاخه را لرزاند و پروازش اووصل برگ را کند
و بر زیر پای درخت انداخت

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:34
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

هر صبحدم که پنجره را باز میکنم تا شامگاه در هوای شعر  تو پرواز میکنم .

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:28
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
برای رسیدن به تو بال گشودم پرواز کردم اما سقوط... با تو پریدن بود........  

      
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 14:50
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

مجنون تر از تو؛ عاشق نمی بینم
اشکامو پاک کن؛ محتاج تسکینم آرامش من؛
ای عشق دیرینم
بی تو هیچم بی تو می میرم....
ای سرنوشت سازم
ای بال پروازم پایان ندارم
بگو که آغازم
من رفته از یادم گمگشته فریادم بی تو اسیرم با تو آزادم

دیدگاه  •   •   •  1392/05/5 - 12:28
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

پرواز نمی کنم زمان را نکُشید این بال من آه آسمان را نکُشید درخویش سکوت می کنم بعدازاین در حنجره آواز بنان را نکُشید

دیدگاه  •   •   •  1392/05/5 - 02:15
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ