یافتن پست: #پیروز

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ایول ایول ایول به غیرتتون
....شمه خسه تن بلاره پهلون.....
بعد چند تا میدون سخت امروز صبح هم با روسیه حتما پیروز میشیم قول میدم قول مردونه اما عشقیاااااا دعاتون فراموش نشه هاااااااااا!!!!
ایشالا دمه عیدی دل مردم ایران و مخصوصا جویباری هااااااا شاد شاد میشه
همه با هم پرچم جویبار بالاسسسسسسسسسسس ایول ایول ایول




دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 21:52
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

هرروزتان نوروز، نوروزتان پیروز، پسوردتان مرموز، اینباکستان پرسوز

ماشینتان لکسوز، لکسوزتان کم سوز، ناهارتان قارپوز، سیگارتان بر پوز

بدخواهتان پفیوز،غمهایتان ریفیوز، اوقاتتان محضوض
دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 21:38
+1
korosh
korosh

پرسپولیس نیوز : سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس گفت: در نیمه اول درشان پرسپولیس بازی نکردیم.


علی دایی پس از تساوی بدون گل مقابل نفت در نشست خبری اظهار داشت: به جواد خیابانی تسلیت می‌گویم و امیدوارم غم آخرش باشد.در نیمه اول بدترین بازی این فصل را انجام دادیم و به هیچ عنوان خوب نبودیم و در روزی که خوب نبودیم نفت نتوانست صاحب موقعیت شود. در نیمه دوم صاحب دو سه موقعیت شدیم اما نتوانستیم از آنها استفاده کنیم و به بازیکنانم خسته نباشید می‌گویم و از تماشاگران هم تشکر می‌کنم که در این هوای سرد آمدند، امیدوارم در بازی های آینده جبران کنیم.

وی در مورد عصبانی بودن رضا حقیقی، گفت: این نظر شماست و حقیقی عصبی نبود و در نیمه اول خوب بازی نکرد. او جزو سه هافبک دفاعی برتر ایران است، هرچند در نیمه اول خیلی با توپ ور می‌رفت. نیمه اول ما اصلا فوتبال بازی نکردیم و اصلا خوب نبودیم. به هیچ عنوان از بازی بازیکنانم در نیمه اول راضی نیستم و نفت که خط حمله خوبی دارد مقابل ما موقعیتی به دست نیاورد. متاسفانه در جریان 90 دقیقه‌ای فوتبال فقط 45 دقیقه بازی کردیم و نیمه اول در شان پرسپولیس بازی نکردیم.

دایی در مورد صحبت یحیی گل محمدی که اعلام کرده تیمش باید با یک گل پیروز می شد، گفت: نظر ایشان محترم است و ببینید دروازه‌بان آنها چند توپ گرفت و توپ به سمت دروازه ما نیامد. به نظرم ما سرتر از تیم نفت بودیم.

وی در مورد وضعیت کفشگری گفت: دست این بازیکن شکسته است و او یکی از بازیکنان زحمتکش تیم است و باید بازیکنی را جایگزین کنیم. روی نیمکت سه دروازه‌بان داشتیم و یک بازیکن هم از تیم امید آورده بودیم.

دیدگاه  •   •   •  1392/10/13 - 19:17
+4
-1
alireza
alireza
فراموش نکنید:
کسی که شهامت  شکست خوردن نداره هیچ موقع پیروز  نمیشه//
دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 18:04
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

سر سفره دیدم غذا خیلی شور شده به مامان گفتم :

چرا اینقد غذا بی نمکه …؟
گفت :

اتفاقا من کلی نمک خالی کردم تو غذا …

گفتم هاااااا … ! اگه الان میگفتم غذات شوره میگفتی ما اصلا یه ماهه نمک نداریم تو خونه …! خواستم خودت اعتراف کنی … !

داشتم احساس پیروزی میکردم که نمیدونم چرا یه دمپایی خورد تو کمرم

دیدگاه  •   •   •  1392/10/6 - 14:41
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



شب یَلدا یا شب چلّه یکی از جشن‌های کهن ایرانی است.[۱] در این جشن،طی شدن بلندترین شب سال در نیم‌کرهٔ شمالی گرامی داشته می‌شود. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن می‌گیرند. این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود.
واژهٔ «یلدا» ریشهٔ سریانی دارد و به‌معنای «ولادت» و «تولد» است. منظور از تولد، ولادت خورشید (مهر/میترا) است. رومیان آن را ناتالیس آنایکتوس یعنی روز تولد مهر شکست‌ناپذیر می‌نامند.[۲]ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانسته‌است.[۳]
چلّه ، دو موقعیت گاه‌شمارانه در طول یک سال خورشیدی با کارکردهای فرهنگ عامه، یکی در آغاز تابستان (تیرماه) و دیگری در آغاز زمستان (دی ماه)، هریک متشکل از دو بخش بزرگ (چهل روز) و کوچک (بیست روز). واژه چلّه برگرفته از چهل (معین، ذیل واژه) و مخفف «چهله» و صرفآ نشان‌دهنده گذشت یک دوره زمانی معین (و نه الزامآ چهل روزه) است.[۴]
پیشینه
چله و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.
آنان ملاحظه می‌کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می‌شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می‌توانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش‌اند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه‌ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاهتر می‌شوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید نامیده و آنرا آغاز سال قرار دادند.[۵] بدین‌سان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می‌شد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده می‌کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.[۶] در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، ص ۲۵۵، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شده‌است و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است.[۷] در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده است:[۸]
یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب‌هاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می‌کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می‌باشد و بعضی گفته‌اند شب یلدا یازدهم جدی است.
تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانی‌ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر می‌پاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا می‌رسید، آتش می‌افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر می‌آوردند و خوانی ویژه می‌گستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوه‌های خشک در سفره می‌نهادند. سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوه‌های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می‌شد.[۹] در آیین‌های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می‌گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده‌ها و فراورده‌های خوردنی فصل و خوراک‌های گوناگون، خوراک مقدس مانند «می‌زد» نیز نهاده می‌شد.
ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوه‌های البرز به انتظار باززاییده شدن خورشید می‌نشستند. برخی در مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول می‌شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شب‌هنگام دعایی به نام «نی ید» را می‌خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده‌است. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز می‌نامیدند).خورروز در ایران باستان روز برابری انسان‌ها بود در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده می‌پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام می‌گرفت نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می‌دانستند و در جبهه‌ها رعایت می‌کردند و خونریزی به طور موقت متوقف می‌شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار می‌کشیدند که نمی‌خواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می‌شمرد. ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می‌نگریستند و در خورروز در برابر آن می‌ایستادند و عهد می‌کردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.


دیدگاه  •   •   •  1392/09/29 - 14:17
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

فرشته پیروزی - تاق وسان - کرماشان


هلال ماه بر تاق بزرگ - تاق وسان کرماشان



دیدگاه  •   •   •  1392/09/18 - 14:45
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سوال خواستگاری این روزها
آقا داماد چند رنگه حلاجن؟
چند رنگ میتونن عوض کنن؟
رنگاشون چیه؟
مطمئن باشین سوالش مهم تر از ماشین و خونه هست
اخه این روزها یک رنگه باشی یعنی هیچ وقت پیروز نمیشی
دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 20:35
+6
AmirAli
AmirAli
همیشه میگن شکست مقدمه پیروزیه
نمیدونم پس من کی از دور مقدماتی صعود میکنم !!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/12 - 19:31
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



هیچ میدانید تخته نرد چگونه و توسط چه کسی ابداع شد و چه فلسفه زیبا و عبرت آموزی در پس آن نهان است؟
تخته نرد توسط بزرگمهر بُختگان، وزیر دانشمند خسرو انوشه روان دادگر ابداع شد و اما داستان پیدایش آن:

در زمان پادشاهی انوشه روان خسرو پسر قباد، پادشاه هند «دیورسام بزرگ» برای سنجش خرد و دانایی ایرانیان و اثبات برتری خود چترنگی (شطرنجی) را که مهره های آن از زمرد و یاقوت سرخ بود، به همراه هدایایی نفیس به دربارایران فرستاد و «تخت ریتوس» دانا را نیز گماردۀ انجام این کار ساخت. او در نامه ای به پادشاه ایران نوشت: «از آنجا که شما شاهنشاه ما هستید، دانایان شما نیز باید از دانایان ما برتر باشند. پس یا روش و شیوۀ آنچه را که به نزد شما فرستاده ایم (چترنگ = شطرنج) بازگویید و یا پس از این ساو و باج برای ما بفرستید».

شاه ایران پس از خواندن نامه چهل روز زمان خواست و هیچ یک از دانایان در این چند روز چاره و روش آن را نیافت، تا اینکه روز چهلم بزرگمهر که داناترین وزیر انوشه روان بود به پا خاست و گفت: «این چترنگ را چون میدان جنگ ساخته اند که دوطرف با مهره های خود با هم می جنگند و هر کدام خرد و دوراندیشی بیشتری داشته باشد، پیروز میشود.» و رازهای کامل بازی چترنگ و روش چیدن مهره ها را گفت.
شاهنشاه سه بار بر او درود فرستاد و دوازده هزار سکه به او پاداش داد. پس از آن «تخت ریتوس» با بزرگمهر به بازی پرداخت. بزرگمهر سه بار بر تخت ریتوس پیروز شد. روز بعد بزرگمهر تخت ریتوس را به نزد خود خواند و وسیلۀ بازی دیگری را نشان داد و گفت: اگر شما این را پاسخ دادید ما باجگزار شما می شویم و اگر نتوانستید باید باجگذار ما باشید.» دیورسام چهل روز زمان خواست، اما هیچ یک از دانایان آن سرزمین نتوانستند «وین اردشیر» را چاره گشایی کنند و به این ترتیب شاه هندوستان پذیرفت که باجگذار ایران باشد.


دیدگاه  •   •   •  1392/09/1 - 20:08
+6
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ