یافتن پست: #پیش

☺SAEED☻
☺SAEED☻
به سلامتی ایرانسل که به آدم میفهمونه که:

قبول کردن بعضی پیشنهادها فقط از اعتبار آدم کم میکنه!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 21:48
+3
Mitra Mohebbi
Mitra Mohebbi
فقط يه ايراني ميتونه 10 ساعت تمام از تاریخ و مردم و آب و هوای کشورش تعریف کنه..
که خارجیه واسش سوال پیش بیاد که: پس چرا اومدی اینجا؟!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 21:32
+5
سحر
سحر
از اتفاقایی که خیلی از شبا واسم پیش میاد
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 16:14
+4
sasan pool
sasan pool
یکی دیگه از راه رسید و تو راحت میمیری براش/حالا من چجوری جای خالیتو باور کنم
موهات وقتی پریشونه/قلبم داغون داغونه
گفتم به قلب دیونه /دیدی پیشت نمیمونه نمیمونه
اونی که آمده و عشق تو رو از من میگیره/نمیدونه از ندیدنت چقدر دلم میگیره
نمیدونه عشقت از سرم نمیره
{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 12:18
+1
*vorojak*
*vorojak*
مهربانی جاده ایست که هر چه پیش میروی خطرناک تر میکردد!!! [فایل]
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 02:50
+5
☺SAEED☻
☺SAEED☻
خداوندا : به مذهبی ها بفهمان که
مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید
پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 00:27
+9
-1
ali rad
ali rad
ما

در عصر احتمال به سر می بریم

در عصر شک و شاید

در عصر پیش بینی وضع هوا

از هر طرف که باد بیاید...!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 00:24
+3
ali rad
ali rad
در انجماد سکون،پیش از آنکه سنگ شوم

مرا به هرم نفس های عشق آب کنید
دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 00:11
+2
سحر
سحر
واسه شما هم پیش میاد؟
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 22:25
+5
از خدا صدا نمی رسد!
ای ستاره، باورت نمی شود
در میان باغ بی ترانۀ زمین
ساقه های سبز آشتی شکسته است.
لاله های سرخ دوستی فسرده است.
غنچه های نورس امید،
لب به خنده وا نکرده مرده است.
پرچم بلند سرو راستی
سر به خاک غم سپرده است!
ای ستاره، باورت نمی شود
آن سپیده دم که با صفا و ناز
در فضای بیکرانه می دمید
دیگر از زمین رمیده است.
این سپیده ها سپیده نیست
رنگ چهرۀ زمین پریده است!
آن شقایق شفق، که می شکفت
عصر ها میان موج نور،
دامن از زمین کشیده است.
سرخی و کبودی افق،
قلب مردم به خاک و خون تپیده است
دود و آتشِ به آسمان رسیده است
ابرهای روشنی که چون حریر،
بستر عروس ماه بود
پنبه های داغ های کهنه است.
ای ستاره، ای ستارۀ غریب!
از بشر مگوی و از زمین مپرس.
زیر نعرۀ گلوله های آتشین،
از صفای گونه های آتشین مپرس.
زیر سیلی شکنجه های دردناک،
از زوال چهره های نازنین مپرس.
پیشِ چشم کودکان بی پناه،
از نگاه مادران شرمگین مپرس.
در جهنمی که از جهان جداست،
در جهنمی که پیش دیدۀ خداست!
از لهیب کوره ها و کوه نعش ها
از غریو زنده ها میان شعله ها
بیش از این مپرس.

(فریدون [!])
ادامه دارد ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 22:22
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ