یافتن پست: #چشم

daniell
daniell
آدم باید یکیو داشته باشه که ساعت سه شب بش زنگ بزنه یه دفه ببینه یارو داره با یکی دیگه صحبت میکنه شکست عقشی بخوره بعدش بگیره بکپه
18 دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 11:16
+6
saman
saman
در CARLO
نمونه سوال های رایج توی همه خونه ها:

این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه؟

چی از جون این یخچال بدبخت می خوای؟

کی لامپ دستشویی رو روشن گذاشته؟

کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده؟

این موقع شب با کی حرف می زنی؟

چشمات در نیومد پای این کامپیوتر کوفتی؟

کی غذای منو خورده؟
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 11:13
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

عشقت که به دل گرفته‌ام چون جانش  


در دست و بــــه صبر می‌کنم درمانش


وز غــــــــــــــایت عزت که خیالت دارد  


در خـــــــــانه‌ی چشم کرده‌ام پنهانش

دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 11:06
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

مادر ای زیباترین تصویر چشم انداز عشـق


مادر ای آرامــش رویایی پـرواز عشـق


ای که چشم هستی از روی تو روشن میشود


آفرینش با تو معنا می شود ای راز عشـق


با تو و آن چشمـــهای نازنینت مـــادرم


میشود یک عمراحساسم غزل پرداز عشق


دستهایم را بگیــــر و راهیم کن تا خـدا


با تو ایمانم تمـامست ای مرا اعجاز عشق


در کنارم باش تا پیـــدا کنم راهـی پس از


کوچه های بی کسی در کوچۀ دلباز عشق


لحظه ای بنشیـن ، کمی از آرزوهایـت بگو


تا بشوراند دلم را نغمــــــۀ آواز عشق


من هنوزم عاشق آغوشتم ، یادش بخیـــر


کودکیها و ، شب و ، لالایی و ، آغاز عشق

دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 11:02
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

جاودان خدمت کنند آن چشم سحر آمیز را زنگیان سجده برند آن زلف جان آویز را توبه و پرهیز کردم ننگرم زین بیش من زلف جان آویز را یا چشم رنگ آمیز را
گر لب شیرین آن بت بر لب شیرین بدی
جان مانی سجده کردی صورت پرویز را با چنان زلف و چنان چشم دلاویز ای عجب جای کی ماند درین دل توبه و پرهیز را جان ما می را و قالب خاک را و دل ترا وین سر طناز پر وسواس تیغ تیز را شربت وصل تو ماند نوبهار تازه را ضربت هجر تو ماند ذوالفقار تیز را گر شب وصلت نماید مر شب معراج را نیک ماند روز هجرت روز رستاخیز را اهل دعوی را مسلم باد جنات النعیم رطل می‌باید دمادم مست بیگه خیز را آتش عشق سنایی تیز کن ای ساقیا در دهیدش آب انگور نشاط‌انگیز را

دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 10:48
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت
دل من نیز با تو بعد آن پاییز طولانی دوباره چون گذشته بهاری تازه خواهد یافت درخت یادگاری باز هم بالنده خواهد شدکه عشق از کنده ما روزگاری تازه خواهد یافت
دهانت جوجه هایش را پریدن گر بیاموزد کلام از لهجه تو اعتباری تازه خواهد یافت از اینسان که من و تو از تفاهم عشق می سازیم
از اینسان عشق ورزی هم قراری تازه خواهد یافت من و تو عشق را گسترده تر خواهیم کرد آری که نوع عاشقان از ما تباری تازه خواهد یافت
تو خوب مطلقی من خوبها را با تو می سنجم بدین سان بعد از این خوبی عیاری تازه خواهد یافت جهان پیر این دلگیر هم با تو کنار توبه چشم خسته ام نقش و نگاری تازه خواهد یافت

دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 10:41
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

ای عشق جوانه کن بهار استهر شاخ کهن جوانه دار استشد غرق شکوفه سیب و دل نیزحوای همیشه بیقرار استسر سبزی نیم لحظه منسبزینه هفت سبزه زار استای عشق شکفتنم بیاموزدل غنچه باغ انتظار استبیهوده مگوی کیست معشوقاو چشم و چراغ روزگار استشهر تن و شهر جان ما را بسپار به او که شهریار استتا دیده بر او فتاد کاین کیستدل گفت که یار یار یار استای عشق بدین مجال کوتاهزین بیش مرا چه اعتبار استبرخیز و کمند خود رها کندریاب که آخرین شکار استای عشق بسوز هستیم رابا یک نگهش که شعله وار استخاکستر من به راه او ریزبر گوی که بر منش گذار استبر گو که به دولت قدمهاتاز منت هر چه هست وارست

دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 10:37
+4
alifabregas
alifabregas
بالاتر از سیاهی هم “رنگ” هست … مثل رنگ این روزهای من !
2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 21:33
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد


به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد


در این بازار عطاران مرو هرسو چو بیکاران


به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد


ازو گر نداری پس تو را زو ره زند هر کس


یکی قلبی بیارایدتو پنداری که زر دارد


تو را بر در نشاند او به طراری که می آید


تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد


به هر دیگی که میجوشد میاور کاسه و منشین


که هر دیگی که میجوشد درون چیز دیگری دارد


نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد


نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد


بنال ای بلبل مستان ازیرا ناله مستان


میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد


آخرین ویرایش توسط A-Sh-F در [1392/04/25 - 20:38]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 20:36
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

دل به تماشای دوست رفته به صحرای دوست


رفته به صحرای دوست دل به تماشای دوست


همت والای دوست رحمت بی منتها است


رحمت بی منتها است همت والای دوست


خاک کف پای دوست سرمه چشم رضا است


سرمه چشم رضا است خاک کف پای دوست


طور تجلای دوست سینه سینای ما است


سینه سینای ما است طور تجلای دوست


دل به تمنای دوست از همه عالم برید


از همه عالم برید دل به تمنای دوست


هر که ز پروای دوست از سر جان در گذشت


از سر جان در گذشت هر که ز پروای دوست


بر رخ زیبای دوست دیده الهی گشود


دیده الهی گشود بر رخ زیبای دوست

آخرین ویرایش توسط A-Sh-F در [1392/04/25 - 20:34]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 20:33
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ