یافتن پست: #چشم

ساناز
ساناز

ﺩﺳﺖﻫﺎ ... ﺷﺎﻧﻪﻫﺎ ... ﭼﺸﻢﻫﺎ ! ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺍﻭﻥ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻪ : » ﺑﺬﺍﺭ ﺑﻪ ﺩﺭﺩِ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻤﯿﺮﻡ « ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻧﺬﺍﺭ ﺑﻤﯿﺮﻩ ﺷﻌﻮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ

دیدگاه  •   •   •  1392/09/22 - 13:58
+9
alireza
alireza
دیروز تو دانشگاه یه دافیه اومد جلو گفت اقا من شارژ موبایلم تموم شده میتونم با گوشیتون یه زنگ بزنم منم گوشی رو دادم بهش بعد دیدم صدای یه گوشی از توی کیفش اومد که داشت زنگ میخورد بعد دیدم به من یه چشمک زدو رفت///////خدایی این دخترا با چه کارهاو کلک های میخوان شماره ی منو بدست بیارن
دیدگاه  •   •   •  1392/09/22 - 13:54
+7
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩﻡ ،

ﺩﯾﺪﻡ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻭ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺟﻠﻮ ﻧﺸﺴﺘﻪ


ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪ ، ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩ ﺗﻮ ﮐﯿﻔﺶ ،


ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻣﺎ ﺑﺎﺵ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﺧﻮﺷﮕﻠﻪ


ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﯿﻔﺶ ﯾﻪ ﻗﺒﺾ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ :


" ﺍﯾﻦ ﻗﺒﺾ ﻭ ﺑﮕﯿﺮ، ﺑﺎﺑﺎ , ﻭﻗﺖ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﺑﺮﻭ ﻋﮑﺴﻬﺎﯼ ﻣﻨﻢ ﺍﺯﺁﺗﻠﯿﻪ ﺑﮕﯿﺮ "


ﺭﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ،


ﻫﯽ ﺳﺮﺥ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ ، ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺟﻤﻌﺶ ﮐﻨﻢ، ﮔﻔﺘﻢ :


" ﺩﺧﺘﺮﺗﻮﻥ ﻫﺴﺘﻦ ، ﻣﺎﺷﺎﻻ ﭼﻘﺪ ﺣﺎﻟﺖ ﭼﺸﻤﺎ ﻭ ﻓﺮﻡ ﺻﻮﺭﺗﺸﻮﻥ ﺷﺒﯿﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩ "


ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ " ﺑﯿﺨﻮﺩ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺯﺑﻮﻧﯽ ﻧﮑﻦ ،


ﺍﻻﻥ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﮐﺮﺩﻧﻮ ﺑﻬﺖ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﻡ 

دیدگاه  •   •   •  1392/09/22 - 11:33
+11
محمد
محمد
گمان نمی کنم این دستها به هم برسند
دو دل شکسته ی ما در انزوا به هم برسند
ضریح و نذر را رها کن بعید می دانم
دو دست دور به زور دعا به هم برسند
کدام دست رسیده به دست دلخواهش
که دستهای ژر از زخم ما به هم برسند
فلک نجیب نشسته است و موذیانه به فکر
که پیش چشم من چرا این دو به هم برسند
نشانی ده بالا یادمان باشد
مگر در دور در ان دورها به هم برسند
دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 23:30
+5
mohsen
mohsen
ﺑﺰﻥ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﻴﻪ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﻣﯿﺰﺍﺭﻩ ﮐﻨﺎﺭ
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺳﺎﺗﻮ ﻣﯿﺪﻩ
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺮﯾﻦ ﺩﺳﺘﺖ ﺭﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﺗﺮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺳﺮﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﯾﺦ ﺍﻡ ﺑﺰﻧﻪ ، ﺩﺳﺘﺘﻮ ﻭﻝ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ ﺑﺰﺍﺭﻩ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﺟﺰ ﺗﻮ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺶ ﻧﻤﯿﺎﺩ
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﮕﯽ ﺧﯿـﺮﻩ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﺕ
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﺖ ﻧﯿﻨﯽ ﻣﯿﺸﻪ ، ﺟﻮﺟﻮ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺑﺨﻨﺪﯼ
ﻫﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﺿﺮﻩ ﺑﺮﺍﺕ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ﺑﮑﻨﻪ !
دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 21:14 توسط Mobile
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

خیره است چشم‌ِ خانه به چشمانِ مات من
خالی است بی‌صدا و سکوتت حیات من!



دل می‌کنم به خاطر تو از دیار خویش
ای خاطرت عزیز‌تر از خاطرات من!



آیات سجده‌دار خدا چشم‌های توست
ای سوره مغازله، ای سور و سات من!



حق‌السکوت می‌طلبند از لبان تو


چشمان لاابالی و لب‌های لات من!



 شاعر شدن بهانه تلمیح کهنه‌ای‌ست
تا حافظ تو باشم، شاخه نبات من!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 18:55
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


آن روزها که پنجره ام رو به صبح بود


می شد به سایه های نگاه تو دل سپرد



می شد محیط خاطره ها را حساب کرد


می شد خطوط چهره احساس را شمرد!


 



آن روزها که زیر نفسهای آفتاب


خواب از سر لبان شب آلود می پرید



وقتی عبور ثانیه ها سرد سرد بود


من در تو ضرب می شد و آتش می آفرید!


 


مجذور اشتیاق سلامی دوباره بود
جذر بهار و آئینه می شد بلوغ مرگ



می شد برای صورت گل مخرجی نوشت
کسر همیشه ساده نمی شد به دست مرگ!


 



در خشکسال دل به توان می رسید اشک
جمع شب و ستاره جوابش طلوع بود



راهی شدن به سمت صدای رسای عشق
منهای هر بهانه جوابش شروع بود!


 



آن روزهای خوب و شکوفائی و ظهور
آن روزهای رویش و تکثیر و انتشار



آن روزهای چشمه و خورشید و زندگی
آن روزهای آبی و باران و آبشار!


 


 


امشب به نام نامی آن روزهای پاک
ژرفای عشق را به تو تسلیم می کنم



دریای پر تلاطم فریاد خویش را
بر ساحل سکوت تو تقسیم می کنم!


 



در دفتر حساب خود امشب نوشته ام
ای لحظه های من به توان حضور تو



وقتی کتاب فاصله ها بسته می شود
زیباست جمع خواهش من با غرور تو!!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 18:52
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم تویی
ماه پشت ابر پنهان شد، گمان کردم تویی


ردپایی تازه از پشت صنوبرها گذشت ...


چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم تویی



ای نسیم بی‌قرار روزهای عاشقی
هر کجا زلفی پریشان شد، گمان کردم تویی



سایه زلف کسی چون ابر بر دوزخ گذشت
آتشی دیگر گلستان شد، گمان کردم تویی



باد پیراهن کشید از دست گل‌ها ناگهان
عطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم تویی



چون گلی در باغ، پیراهن دریدم در غمت
غنچه‌ای سر در گریبان شد، گمان کردم تویی



کشته‌ای در پای خود دیدی یقین کردی منم
سایه‌ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی!!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 18:30
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مرد اگر مرد باشد ,
مهربانی را از چشم یک زن میخواهد نه کشیدگی اش را !
مرد اگر مرد باشد ,
سرخی حیا را از گونه های یک زن میخواهد نه برآمدگی اش را !
مرد اگر مرد باشد ,
حرفهای دلنشین را لبان یک زن میخواهد نه قلوه ای بودنشان را !
... و خلاصه مرد اگر مرد باشد ,
عشق را از زن میخواهد نه محصولی از جراحی پلاستیک را !
زن قداست دارد برای با او بودن باید مرد بود نه نر!
و تو ای زن آگاه باش که " داف شدن ",
تضمین پیدا کردن یک مرد نخواهد بود!
بلکه تضمین پیدا کردن یک نر است


4c5ebf1dedde9bd51d01554cf3b027a6-425
دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 18:24
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

از ساعت متنفرم !
این اختراع غریب بشر که مدام ،
جای خالی حضورت را به رخ دلتنگی یادم می کشد!!



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



دلتنگى"
حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره
تمنای بودنش رامیکند



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهی فکر میکنی تمام شده
اما یک دفعه
همه ات را آتش میزند . . . . .



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



منم دلتنگ رویت
دلم آید به سویت
چه کردی با دل من
که کرده آرزویت .



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


فـرهنـگ لـغـتهــا
نـیـاز بـه ویــرایــش دارند
بـرای مـعنی دلـتـنـگی
احتیـاج بــه ایــنهــمـه کـلمه نــیـســت,
دلتنـگی یــعنـــی
تـــو . . .



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی


وزد..



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



اشک من جاری شد...
جای تو خالی بود
جـــــــــای تـــــــــو ...
عکس تو درطاقچه ی کوچک قلبم خندید
شعر دلتنگی من سخت گریست


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



بیقرار تو ام و در دل تنگم گله هاست ،


آه ! بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست


در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست


با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم


بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



تو که رفتی دلم برایت تنگ شد
حال که آمده ای در دلم جا نمیشوی



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



دل است دیگر


یا شور می‌زند


یا تنگ می‌شود


یا می‌شکند


آخر هم مهر سنگ بودن


...می‌خورد روی پیشانی‌اش



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



واژه هایم رنگ باران دارد وقتی از تو مینوسم
قلبم خیس دلتنگی است وچشمانم طوفانی



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



اشکهایم که سرازیر میشوند......
دیری نمی پایدکه قندیل می بندد...
عجیب سرد است هوای نبودنت



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



دیگـر فرصتی بـرای پیامک دادن نیست
دست واژه ها را می گیرم
و به دیدنت می آیـــم
دلتنگیت در هیچ پیامی نمیگنجد



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



امروز...
انگار کسی آمد...
و هوای دلتنگی ات را ...
هی در آسمان اتاقم پاشید ...
و تو نبودی......



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



دقایقی در زندگی هستندکه دلت برای کسی
آنقدر تنگ میشود که میخواهی اورا از رؤیاهایت بیرون بکشی و در دنیای واقعی
بغلش کنی. «گابریل گارسیا»



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


به گمانم یادت پنجره ی احساسم را میکوبد ، چرا که در دلم هوای دلتنگی به پاست


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



کاش دهخدا می دانست
دلتنگی ...
اشک ....
فاصله ....
بی وفایی....
تعریفش فقط دو حرف است "تـــو"



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



دلتنگم اما


تو را طلب نمیکنم...نه اینکه بی نیازم ... صبورم.. "



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



دلتنگی ... دلتنگی ...
همانند سربازی که تازه از جنگ بازگشته
محتاج نوازش دست هایت هستم
باور کن که دلتنگی ... دلتنگی ...
دلتنگی مرگ تدریجی ست !!!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 12:00
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ