یافتن پست: #کار

melika
melika
اعترافه یکی از بچه ها
اعتراف میکنم راهنمایی که بودم به شدت جو گیر بودم، همسایگیمون یه خانومه بود که تازه از شوهرش طلاق گرفته بود، شوهره هم هر روز میومد و جلو در خونش سر و صدا راه مینداخت، خیلی دلم واسه خانومه میسوخت، یه روز که طرف اومده بود عربده کشی تصمیم گرفتم که برم و جلوش در بیام، رفتم تو کوچه و گفتم آهای چیکارش داری؟ یارو نه نگاه بم انداخت و یه پوزخندی زد و به کارش ادمه داد ، منم سه پیچش شدم ، وقتی دید من بیخیالش نمیشم گفت اصلا تو چیکارشی؟ منم جوگیر، گفتم لعنتی زنمه
دیدگاه  •   •   •  1392/10/1 - 20:34
+6
melika
melika

اعتراف میکنم به عنوان 1 مهندس میخواستم دیوار رو سوراخ کنم، شک داشتم که از زیر جایی که میخوام سوراخ کنم سیم برق رد شده باشه، واسه اینکه برق نگیرتم فیوز رو قطع کردم، تازه وقتی دیدم دریل کار نمیکنه کلی غصه خوردم که دریل سوخت !!
دیدگاه  •   •   •  1392/10/1 - 20:30
+5
melika
melika
اعتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده ...ازون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام:امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کودوم وسیله ها دست زد؟
بیشترم به دریچه کولر شک داشتم
دیدگاه  •   •   •  1392/10/1 - 20:05
+5
محمد
محمد
دوستان عزیزم تو پاییزی که گذشت.

اگه دلتون رو شکوندم

اگه حرفی زدم

اگه برخورد بدی کردم اگه اذیتتون کردم

بسیار کار خوبی کردم ! میخواستم بگم تو فصل جدید هم برنامه همینه :))
دیدگاه  •   •   •  1392/10/1 - 00:44
+5
melika
melika
چپکییییییییی


هنگامی که میخوایم کسی رو ستایش کنیم ؛
عجب نقاشیه نکبت ...
چه دست فرمونی داره توله سگ ...
چه صدایی داره کثافت ...

چه گیتاری میزنه ناکس ...
استاده کامپیوتره لامصب ...

عجب گلی زد بی وجدان ...

بی شرف خیلی کارش درسته ...
دوستت دارم وحشتناک ...
هنگامی که میخوایم ناسزا بگیم یا نیش و کنایه بزنیم ؛
برو شازده ...!
چی میگی مهندس ...!؟
آخه آدم حسابی ...!
دکتر برو دکتر ...!
چطوری آی کیو ...!؟
به به! استاد معظم ...!

کجایی با مرام ...!؟

آقای محترم ...!


 

دیدگاه  •   •   •  1392/09/30 - 21:21
+7
AmirAli
AmirAli
از قلبم پرسیدم فرق عشق و دوستی چیه؟

قلبم جواب داد: کار من تامین خون بدنه

سوالای چرت و پرت از من نپرس !

.

دیدگاه  •   •   •  1392/09/30 - 18:10
+6
AmirAli
AmirAli
نصیحت حیف نون به زنش: هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش... بی توجه از بغلش رد شو... این کار از صدتا فحش براش بدتره!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/30 - 17:55
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



آقو ما پارسال شب یلدا دعوت بودیم خونه “فامیل دور”…به ما گفتن

داری میای یه هندونه بگیر…آقو مام یه هندونه ای گرفتیم رفتیم

تا رسیدیم اینا هندونه رو شیکستن رنگش عین گچ سفید بود!

ینی ای 89تا مهمون ریختن سرمون مارو به حد مرگ زدن!

ها ها ها…داغونم کردن…آقو آخر شب شد گفتن بیاین یه فال حافظ

هم بگیریم نوبت ما شد،نیت کردیم،کتابو وا کردیم دیدیم

نوشته “خوشگلا باید برقصن…خوشگلا باید برقصن!”…آقو از اوجایی که

تقدیرمون این بود 4ساعت و نیم رقصیدیم مهره 12و13 کمرمون جا به جا شد

کبدمون از این جا به جایی غافلگیر شد همکاریشو با سایر اعضا قطع کرد

هپاتیتW گرفتیم مُردیم!ها ها ها…رفتیم اون دنیا ای “حافظ” مارو تو برزخ گیر آورد

انقد مارو زد انقد مارو زد که یه بار دیگه هم مُردیم!…آقو دوباره که برگشتیم

دیدیم میگن سوالای شب اول قبر لو رفته از اوجایی هم که ما تنها کسی بودیم

که 2بار مُرده شدیم تنها مظنون ماجرا اینم به پروندمون اضافه شد

نامه اعمالمونو دادن دیدیم از 20 شدیم 0.25…آقو روح پدر خدابیامرزمون اومد

ای کارنامه رو دست ما دید با کمربند افتاد به جونمن!

ها ها ها…ینی چنان شخصیتی از ما خورد شد جلو سایر ارواح که نگو!


دیدگاه  •   •   •  1392/09/30 - 17:44
+4
AmirAli
AmirAli
مرد : ناهار چی داریم ؟

زن : ماکارونی

مرد : نمی خورم دوست ندارم

زن : چطور شنبه و یک شنبه و دو شنبه و سه شنبه وچهار شنبه و پنج شنبه خوردی دوست داشتی ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/09/30 - 13:20
+10
AmirAli
AmirAli

بعضی ها اسمشان آدم است توباورنکن


گاهی کاری می کنند که ازهیچ گرگی بر نمی آید


دیدگاه  •   •   •  1392/09/30 - 09:42
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ