یافتن پست: #کار

.:SaRa:.
.:SaRa:.
خسته و مونده رسیدم خونه میگم سلام مامان غذا چی داریم ؟
مامانم با مهربانی بی سابقه ای میگه سلام عزیزم چند لحظه صبر کن الان نهارو حاضر میکنم …
با کمال تعجب میگم مامی مهربون شدی ؟؟؟!!!
میگه اه تویی ؟ فکر کردم مبیناست (آبجی کوچکم) ! کارد بخوره اون شکمت اول برس بعد نهار نهار کن ، از صبح تا الان پای گاز وایسادم … خلاصه یک قشقرقی به پا کرد که نگو و ننویس …
در مورد افق و سر راهی بودن با من حرف نزنید اعصاب ندارم !
آهنگ هم نمیخوام بدم بیرون اعصاب اون رو هم ندارم !
اصلن کلا اعصاب ندارم !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:22
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خواب و خیالنازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت

پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت

کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد

خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت

درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد

آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت

خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد

که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت

رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد

چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت

بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند

آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت

سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش

عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:02
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

قــا صـــــد ک قاصدک تمام پاییز و زمستان را در راه بود
تا با مژده ی بهاری دیگر شادی بکارد به دشت شور بیارد به باغ
هم ز دل لاله ها
پاک کند درد و داغ خبر دهد
از بهار
به لاله ی نگونسار بر شاخه های سوسن روشن کند چلچراغ .

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:01
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت

که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

من اگر نیکم و بد تو برو خود را باش

هرکس آن درود عاقبت کار که کشت
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 01:17
+2
hamid
hamid
چگونه بگویم باورم را برایت تا باور کنی از یاد بردنت کار من نیست...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 23:08
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

ذهنم درگیر افکار مبهمی است که خودش هم توانایی درکش را ندارد !


دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 20:46
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
جاده های زندگی را خدا هموار میکند ، کار ما فقط برداشتن سنگ ریزه هاست .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 20:33
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

باور کن!

کار من نیست ،

کار دِل است

دِلم

جایی میان نَفَس هایَت

گیر کرده است
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 19:21
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قدیما رقابت عشقی نهایت بین 3نفر بود که یکی پیروز میشد !!!
الان باید با کل افراد عضو فیسبوک و یاهو و توئیتر و گوگل پلاس و همکلاسی های دانشگاه طرف و همکاراش و فامیلاش و در و همسایه و ولگردای خیابون رقابت کنی !! :|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 19:03
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو فیلم‌های ایرانی، همه خلافکارها یه سکانس دارن که حوله رو دوششونه و رو تردمیل دارن میدون و با تلفن حرف میزنن :|
چرا واقعا...!؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 19:01
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ