یافتن پست: #کار

*elnaz* *
*elnaz* *
پسرعمه: آقاي مجري واسم دوچرخه ميخري؟
مجري: اگه تو خونه شيطوني نکني،به حرف من گوش کني،زياد با کامپيوتر بازي نکني،روزي 3بار مسواک بزني،معدلت هم بيست شه واست دوچرخه ميخرم
پسرعمه: خسته نباشي! ميخواي تحريمهارو هم وردارم؟ اين کارارو تو هر خونواده ديگه اي بکنم واسم آپولو 11 ميخرن!
مجري: بچه هاي ديگه همه اين کارارو ميکنن...تازه جايزه هم نميخوان
پسرعمه: من از بچگي دوس داشتم اين "بچه هاي ديگه" رو ببينم! ما که هرکي رو ديديم عين خودمون بود
مجري: خب چيکار ميکني؟ کارايي که گفتمو ميکني که واست دوچرخه بخرم؟
پسرعمه: معدلم بايد بيست شه؟ اين که دست من نيست
مجري: پس دست کيه؟
پسرعمه: اوني که ازش تقلب ميزنم!
مجري: تو تقلب ميزني!؟ ميدوني اينجوري نمره هايي که ميگيري مال تو نيس؟
پسرعمه: من که هربار نمره م 5-6 ميشه ميگم اين نمره مال من نيست،شما باور نميکني!

2 دیدگاه  •   •   •  1393/04/23 - 14:25
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به خنگول گفتن: اگه پلنگ دنبالت کنه چکارمیکنی!؟



گفت: میرم بالای درخت.



گفتن: اگه اومد بالای درخت چی؟



گفت: میرم سر شاخه درخت.



گفتن: اگه اومد سر شاخه چی؟



گفت: پلنگ ولم میکنه، ولی توی پدسگ ولم نمی کنی!!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/23 - 14:20
+3
mehdi
mehdi
روزی کارگری با لباسی پاره و تنی خسته از خیابانی می گذشت که چشمش به صندوق صدقاتی خورد وسکه ای از جیبش بیرون اورد تا ثوابی کند ولی چشمش به چیزی خورد و برگشت.چرا؟ چون روی صندوق نوشته بود صدقه دادن باعث طول عمر می شود
آخرین ویرایش توسط mehdi3 در [1393/04/21 - 23:51]
دیدگاه  •   •   •  1393/04/21 - 23:27
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هروقت حوصله ندارم این همه صفحه رو ببندم و کامپیوترو خاموش کنم ،

کلید سه راهـی رو از پایین با پام فشار میدم

و خطاب به کامپیوتر میگم : فکر کن برق رفت !!

والا !! چه کاریه یه ساعت طولش میدین ?
دیدگاه  •   •   •  1393/04/21 - 16:51
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



تو “آدم” من “حوا”
سیبی در کار باشد یا نه...با تو ، در آغوش تو
بهشت جاریست
بوسه هایت طعم سیب میدهند
دیدگاه  •   •   •  1393/04/21 - 14:53
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺭﻭﺯﯼ ﺷﺨﺼﻰ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺎﯼ ﮐﻮﻫﯽ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ
ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﺎﮐﻬﺎﯼ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﮐﻮﻩ ﺑﻮﺩ.
ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﺘﺤﻤﻞ
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻌﺸﻮﻗﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ
ﮐﻮﻩ ﺭﺍ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﮐﻨﯽ ﺑﻪ ﻭﺻﺎﻝ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ
ﻣﻦ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻭﺻﺎﻝ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﻩ ﺭﺍ
ﺟﺎﺑﺠﺎ ﮐﻨﻢ .
ﺷﺨﺺ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺗﻮ ﺍﮔﺮ ﻋﻤﺮ ﻧﻮﺡ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯽ.
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﺗﻤﺎﻡ ﺳﻌﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ.
ﺷﺨﺺ ﻛﻪ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺗﻼﺵ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ
ﻟﻪ ﻛﺮﺩ ﻭﮔﻔﺖ ﺭﻳـ # ﺩﻡ ﺗﻮ ﻣﺨﺖ ....ﺧﻠﻤـــﻐﺰ !!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/20 - 15:10
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
می دونی چی ادمو میسوزونه؟

.
.
.
.
خب اون چیزی که داغ باشه .
اگه کاری نداری به اکتشافات بعدیم برسم:D
دیدگاه  •   •   •  1393/04/20 - 13:16
yagmur
yagmur
گاهی ارزش داره از همه چیزت بگذری

تا لبخند رو به لبای یکی هدیه کنی 


گاهی میتونی با یه کار کوچیک همون لبخند رو بکاری رو لباش 


گاهی مهم اینه که بخوای بخندونی 


اون وقت خدا هم میخنده 


گاهی از خودت بگذر ... فقط گاهی ...



برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید
دیدگاه  •   •   •  1393/04/20 - 02:43
+2
farhad
farhad
برای تمام چیزهای منفی که ما بخود می گوییم ، خداوند پاسخ مثبتی دارد .

توگفتی : آن غیر ممکن است ،

خداوند پاسخ داد: همه چیز ممکن است .

توگفتی : هیچ کس واقعا مرا دوست ندارد ،

خداوند پاسخ داد : من تو را دوست دارم .

توگفتی : من بسیار خسته ام ،

خداوند پاسخ دا د: من به تو آرامش می دهم .

توگفتی : من توان ادامه دادن ندارم ،

خداوند پاسخ داد: رحمت من کافی است .

توگفتی : من نمی توانم مشکلاتم را حل کنم ،

خداوند پاسخ داد : من گام های تورا هدایت می کنم .

توگفتی : من نمی توانم خودم را ببخشم ، 

خداوند پاسخ داد : من تورا بخشیده ام .

توگفتی : من به اندازه کافی با هوش نیستم ،

خداوند پاسخ داد: من به تو عقل داده ام .

تو گفتی: من نمی توانم آن را انجام دهم ،

خداوند پاسخ دا د : تو هر کاری را با من می توانی به انجام برسانی .

تو گفتی: من احساس تنهایی می کنم ،

خداوند پاسخ داد : من هرگز تورا ترک نخواهم کرد .
دیدگاه  •   •   •  1393/04/20 - 02:08
yagmur
yagmur



اینجا ... تا چشم کار می کند


منم ... بی « تو »


تکرار شاخه ای در باد


که گل اش را چیده باشند


و صدای گریۀ برگ هایش


خدا را کلافه کرده است


اینجا ... تا چشم کار می کند


من « تو » را می خواهم


.


%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D8



دیدگاه  •   •   •  1393/04/19 - 18:42
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ