یافتن پست: #کجای

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

نبینم چشم هایت را اسیر درد ها ای یار غمت را روی دوش خسته ام ای نازنین بگذار بیا ای نازنین...
اکنون...داغ دریا را به دل دارم بدون یاد تو بیزارم از هر کوچه بازارم... کجایی آسمانم؟؟؟؟؟؟؟
بال های سبزمان گم شد... میان کوچه هایی که پر است از سنگ از دیوار......
بیا خورشید... کم کن فصل های سرد و ساکت را بیا اندوه شب را از نگاه خسته ام بردار

دیدگاه  •   •   •  1392/06/21 - 20:58
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥





میخواهم آسمانی باشم



با زمینی ها بیگانه ام



در تفکر سرد زمینی ها یخ زده ام



کجاست گرمای خورشید مهربانی......



فرشته کوچک دعا هایم کجایی....................


دیدگاه  •   •   •  1392/06/21 - 18:48
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
نخستین بار گفتش از کجایی؟

بگفت از دار ملک آشنایی!

بگفت:آنجا به صنعت در چه کوشند؟

بگفت:انده خرند و جان فروشند!

بگفتا:جان فروشی در ادب نیست!

بگفت:از عشق بازان این عجب نیست!

بگفت: از دل شدی عاشق بدینسان؟

بگفت: از دل تو می گویی من از جان

بگفتا عشق شیرین بر تو چون است؟

بگفت: از جان شیرینم فزون است

بگفتا: هر شبش بینی چو مهتاب؟

بگفت: آری چو خواب آید کجا خواب

بگفتا: دل زمهرش کی کنی پاک؟

بگفت: آنگه که باشم خفته در خاک

بگفتا:گرخرامی در سرایش؟

بگفت:اندازم این سر زیر پایش

بگفتا: گر کند چشم ترا ریش؟

بگفت: این چشم دیگر آرمش پیش

بگفتا: گر کسیش آرد فرا چنگ؟

بگفت:آهن خورد ور خود بود سنگ

بگفتا: چونی از عشق جمالش؟

بگفت:آنکس نداند جز خیالش...

بگفتا: گر بخواهد هر چه داری؟

بگفت: این از خدا خواهم به زاری!

بگفتا: گر به سر یابیش خشنود؟

بگفت: از گردن این وام افکنم زود!

بگفت: آسوده شو کاین کار خام است

بگفت: آسودگی بر من حرام است

بگفتا:روصبوری کن در این درد

بگفت: از جان صبوری چون توان کرد؟!

بگفت: از صبر کردن کس خجل نیست

بگفت: این دل تواند کرد دل نیست!!

بگفتا در غمش می ترسی از کس؟

بگفت: از محنت هجران او بس...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 12:05
+3
saeed
saeed
دلم تنگ است. پرواز میخواهم. تا کجایش را نمیدانم. از زمین بیزارم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 23:38
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
سیب قرمز- هندونه قرمز انار قرمز توت فرنگی قرمز  تمشک قرمز هلو قرمز آلو قرمز انگور قرمز..........

بازم بگم خجالت بکشید این همه میوه قرمز بقیش مونده  خجالت بکشید ای بابا

شما میگید آب آبی کجای آب آبیه هان بریز توی لیوان کجاش آبیه می گید آسمون فقط روز آبی بقیش مشکیه

تازه همه عاشق غروب هستند غروب هم که قرمز خون توی رگت هم قرمز {-35-} {-35-} {-35-} {-35-} {-35-} {-35-} {-35-} {-35-} {-35-} {-35-} {-35-} {-35-}
آخرین ویرایش توسط ramin-rtbm در [1392/06/14 - 14:17]
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 14:15
+3
-1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
با غمـــ ها می سازمــــ…
باکنایه ها می سوزمــــــــــ…
به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ…
لبخندی تـــلخـــــــ….
خــــــــــداونــــــــــــــــــــدا…
می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ…
از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــ[!]
فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر
فقط یک قبـــــــــــــــر…
در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ می خــــــــــــواهمـــــــــ
خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ
دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 14:37
xroyal54
xroyal54
בפֿـتر کـﮧ باشی میدونی اولیـלּ عشق زنـבگیت پـבرتـﮧ :)

בפֿـتر کـﮧ باشی میدونی مـפـکم تریـלּ پناهگاه בنیا آغوش گرم پـבرتـﮧ :)

دפֿـتر کـﮧ باشی میدونی مرבونـﮧ تریـלּ בستی ک میتونی بگیری و از هیچی نترسی . . .

בستای گرم ُ مهربوלּ پـבرتـﮧ :)

בפֿـتـر کـﮧ باشی میدونی هر کجای دنیا هم باشی . .

چـﮧ باشـﮧ چـﮧ نباشـﮧ ، قویتریـלּ فرشتـﮧ نگهباלּ پـבرتـﮧ :)
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 00:04
+10
*elnaz* *
*elnaz* *
کـجــــای ایـن شب غـریـبـــم ؟

کـجـــای ایـن کـرانه ی کـبــود ؟

کجــای ایــن شبی که از غــزل

چـراغ مـاه قـسـمــتـش نـبـــود

کـجــای ایـن همـیشه ابریـــم ؟

کـه آسمان نشــان نمی دهــد

به گـریه میرسـم ولی سـکتوت

به گـریه هـــم امان نمـی دهـد

کجای این شبم که مـی کشـد

هوای گــریـه ام بـه نــا کـجــــا

از ایــن خـرابـیــم کـــه می برد

به خانه ای که نـیست ای خدا

کـسـی نـمـانـده پا به پای مـن

اگر غمی که خانه زاد تـوســت

اگـر صـدای سـرمـه ریــز مــــن

که شعر سر به مهر یاد توست...........................
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 21:52
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد
کجا دستاتو گم کردم که پایان من اینجا شد
کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم
که هر شب حرم دستاتو به آغوشم بدهکارم
تو با دلتنگی های من تو با این جاده همدستی
تظاهر کن ازم دوری
تظاهر میکنم هستی
تو آهنگ سکوت تو به دنبال یه تسکینم
صدایی تو جهانم نیست فقط تصویر میبینم
یه حسی از تو در من هست
که میدونم تو رو دارم
واسه برگشتنت هرشب درارو باز میزارم . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 19:56
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شبی که آوای نی تو شنیدم

چو آهوی تشنه پی تو دویدم

دوان دوان تا لب چشمه رسیدم

نشانه ای از نی و نغمه ندیدم


تو ای پری کجایی؟ که رخ نمینمایی

از آن بهشت پنهان... دری نمیگشایی

من همه جا پی تو گشته ام

از مه و می نشان گرفته ام

بوی تو را زگل شنیده ام

دامن گل از آن گرفته ام

تو ای پری کجایی؟ که رخ نمینمایی

از آن بهشت پنهان دری نمیگشایی


دل من سر گشته تو.... نفسم آغشته تو......

*****بهزاد ساوانا**** به یاد استاد بزرگ
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 19:49

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ