یافتن پست: #کش

*elnaz* *
*elnaz* *
آقای مجری: همه بچه ها مسئولیت دارن به بزرگترها کمک کنن.

مسئولیت چیه کلاه قرمزی؟

کلاه قرمزی: محسولیت؟ اینه که از محسولیت شروع میشه، آخرش بدبختیه.

اول می گی محسولیت. می گم مثلا چی؟ می گی دفتر مدادتو جمع کن.

 می گم چشم.

بعد می گی محسولیت، کیفتم درست کن. بعد اون کشوئه رو برو درست کن.

بعد محسولیت، آخرش بدبختیه.

سلط آبو باید کف درست کنی، بری اونجا رو بشوری..

این شد محسولیت که می گی خوفه…!!


دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 20:36
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
.
ﺩﺧﺘﺮ : ﺗﻮ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯽﮐﺸﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﯼ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻦ ؟
ﭘﺴﺮ: ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ؟!
ﺩﺧﺘﺮ: ﻧﻪ ، ﻓﻘﻂ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ! :lol:
دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 20:13
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دقت کردین تو فیلم و سریال های ایرانی وقتی دوتا دانشجو میخوان عاشق هم بشن

باید پسره اشتباها به کیف دختره بزنه تا همه

وسایلش بریزه و تو جمع کردن کمکش کنه و عاشقش بشه ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 19:47
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آرام باش ،ما تا همیشه مال همیم ، همیشه عاشق و یار همیم
آرام باش عشق من ، تو تا ابد در قلبمی ، تو همه ی وجودمی
بیا در آغوشم ، جایی که همیشه آرزویش را داشتی ، جایی که برایت سرچشمه آرامش است
آغوشم را باز کرده ام برایت ، تشنه ام برای بوسیدن لبهایت
بگذار لبهایت را بر روی لبانم ، حرفی نمیزنم تا سکوت باشد بین من و تو و قلب مهربانت
خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو
دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو
محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش مهربانت
چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من
قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد است ، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است
آرامم ، میدانم اینک کجا هستم ، همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم ،همانجایی که انتظارش را میکشیدم و هر زمان خوابش را میدیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود....
در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ، نه میدانم زمان چگونه میگذرد و نه میدانم در چه حالی ام
تنها میدانم حالم از این بهتر نمیشود ، دنیای من از این عاشقانه تر نمیشود
گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت
عشق است که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته ، عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ، عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا کند هیچگاه
خیلی آرامم ، از اینکه در آغوشمی خوشحالم
دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 14:57
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هیتلر میگه اگه کسی ۷ ثانیه بت خیره شد دو حالت داره:
یا دوست داره
یا میخواد تو رو بکشه
......من الان سر در گمم.. فرار کنم یا شماره بدم
3 دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 21:56
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
v9nglpmc7imexznbh.jpg


عادت ندارم درد دلم را ،
به همه کس بگویم ..! ! !
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم.. ،
تا همه فکر کنند . . .
نه دردی دارم و نه قلبی


3 دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 21:29
+3
محمد
محمد
مرد اونه که وقتی با اخم نگات میکنه ینی باید شالتو بکشی جلو…
نه پسرای الان که تو قرار اول میگن عزیزم شالتو بردار ببینم موهات چه شکلیه!!!
6 دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 20:23
+5
melika
melika
یکی از بزرگترین حسرتام مال وقتیه که میرم خونه ی کسی واسش شیرینی خامه ای میبرم !
بعدش تا آخر مهمونی منتظر میشم بلکه یه تیکشو بیاره با چایی بخوریم ولی نمیاره لعنتی !


 
2 دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 20:11
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

و تازه می فهمم


که برف


         خستگی


                  خداست


آن قدر که حس می کنی


پاک کنش را برداشته


می کشد


         روی نام من


روی تمام خیابان ها


خاطره ها


 


"گروس عبدالملکیان"

دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 20:05
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



همیشه که نباید گفت .......

گاهی از چشمانت میتوان خواند .....

میتوان شنید فریاد نا گفته ات را ........

میشود فهمید حرف پشت لبان بسته ات را ......

ولی نمیدانی ......

چه زجری میکشم .....

از دیدن و شنیدن این همه حرف سکوت ......


دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 19:08
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ