یافتن پست: #کش

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
فک کنم دیگه کم کم وقتشه با قیافه خودم کنار بیام!!!!!!






والا

اینه و دوربین که خجالت نمیکشن دست از لجبازی بر دارن!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 20:50
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اعتراف میکنم وقتی کلاس پنجم بودم بچه ارومی هم بودما اما نمیدونم چرا بهم نمره انظبات (انزبات انظباط انذبات ) 17 دادم واس منم که افت کلاس داشتم میخواستم با عرق نعنا خودکشی کنم ی شیشه عرق نعنا خوردم
.
.
.
.
.
.
.
همدردی پذیرفته میشود
دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 20:49
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اعتراف می کنم من تا یازده سالگیم فکر می کردم لندن یه کشوره=/
تازه فکر می کردم برج ایفل هم توی لندنه=/
یادمه یه بارم یه نفر میخواست قانعم کنه که لندن یه شهره و پایتخت انگلستانه من بهش میگفتم دروغ نگو پایتخت انگلستان که منچستر یونایتده!!!!
ینی جغرافیام در حد صفر بوده هاااااااا....من نمی دونم چه جوری تونستم دوره ی ابتدایی رو تموم کنم و نیوفتم=!
دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 20:45
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اعتراف میکنم انقد دوس دارم به خودم بزنگم
بعد بگم الووو
بعد خودم بگم قربون الو گفتنت برم
بعدم خجالت بکشم قطع کنم گوشیو:$
.
.
.
چن دفعم امتحان کردم ولی همش اشغاله<img src=(" title=":((" />(
نگرانم نمیدونم دارم با کی میحرفم
نکنه دارم خیانت میکنم<img src=(" title=":((" />(
دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 20:36
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هی تو ....
نمیدانم نامت را چه بگذارم ....
مخاطب خاص!
تمام زندگی ....
دلیل نفس کشیدن ....
همه وجود ....
یا تنها عشقم ....
به هر نامی که باشی بدان ....
آرام ....
برایت جان می دهم ....
(ویژه همسرم)
دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 17:36
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ئه کئشئ
ئه کئشی
ئه کئشم

تو نازی ئه و

ئه و عیشقی تو

منیش...
جگه ره که م کوانئ؟؟؟
شیرکو بیکه س


......
میکشد ...
میکشی...
میکشم...

او ناز تو را..

تو عشق او را...
و من....
سیگارم کو؟؟؟

شیرکو بیکه س
دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 16:30
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
غیرتت کجاست؟
زمانی که معشوقه ات از تجاوز تنهایی "رنج "میکشد
به جای این که "درکش" کنی
"ترکش" کردی......
دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 16:24
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نمیدونم چرا ازاولین کسی که کشف کردجای نون‎؛ سیب زمینی بندازه ته قابلمه ماکارونی تقدیرنشد‎؟ ‎؟ ‎؟ ‎؟ ‎؟ ‎؟ ‎؟ ‎؟ !!!!!!









عایا این بزرگوارمخترع نیست‎؟ ‎؟ ‎؟ ‎؟!!
دیدگاه  •   •   •  1394/10/28 - 19:53
مرتضی
مرتضی
 ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﯼ ﯾﮑﯽ ﻣﺜﻞ ﻧﻮﮎ ﭘﺮﮔﺎﺭ ﻫﻤﻪ ﺟﻮﺭﻩ ﭘﺎﺕ ﺛﺎﺑﺖ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ ، ﻫﺮﻃﻮﺭ ﺑﭽﺮﺧﯽ ، بکشی ، ﺗﮑﻮﻥ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻩ ﺗﻮﺍﻡ ﺩﻭﺭﺵ ﺑﮕﺮﺩ ؛ ﺩﻭﺭﺵ ﻧﺰﻥ …
آخرین ویرایش توسط Mori در [1394/10/28 - 13:07]
دیدگاه  •   •   •  1394/10/28 - 13:05
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ما عشق را تا دروازه های این شهر کشانده ایم
چیزی نمانده
تاریخ
ظرافت کودتای چشمانت را
ثبت کند

قرن ها بعد
از انجماد لطیف گونه های من
در حسرت یکبار بوسیده شدن
عمر عاشقانه های بعدی را
تخمین میزنند.

این شهر ,شهید میخواهد
تا کوچه هایش ,بی نام نماند
هرکس باید دین خودش را ادا کند

ما صنعت عشق را ملی کرده ایم!
دیدگاه  •   •   •  1394/10/24 - 21:42
+2
صفحات: 2 3 4 5 6 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ