یافتن پست: #کـه

maryam
maryam
بـرای اتـفـاق هـایی که نـمی افـتـد ... بـرای دستـی کـه نـگـرفـتم بـرای اشکـی کـه پـاک نـکـردم بـرای بـوسـه ای کـه نـبــود بـرای دوسـتـت دارمـی کـه مـرده بـه دنـیـا آمــد بــرای مـن کـه وجـودم نـبـودن اسـت مــرا بـبـخـش ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 16:44
+3
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
یـک زن تــا زمانیکه ازدواج نکرده نگران آینده است. یک مردتا زمانیـکـه ازدواج نـــکرده هــــرگز نگران آینده نخواهد بود.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 16:15
+3
☺SAEED☻
☺SAEED☻
هــرزه می نامی
دخــتری را
که تـار مـويی بيـرون روسـری دارد
يا سـيگاری به دست
يا دست عاشقی... در دست
ولی مـن
هـرزه تـو را می خوانم
کـه هـر سخن بی اساسی
با ذهـن ات همـبسـتر می شود
و افکــاری اين چنين
حـرام زاده
در دامـنـت می پـرورانـد
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 20:43
+10
ronak
ronak
هیچ کسی درک نمی کنـد کـه

" من زنـدگــی ام را گـم کـرده ام لابـه لای تـه ریش مـردانـه اَت

کـه عجیب دلــم را می لــرزانــد "
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 13:14
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
آدم هـا می آینـد


زنـدگی می کننـد


می میـرنـد و می رونـد ...


امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو


آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه


آدمی می رود امــا نـمی میـرد!


مـی مـــانــد


و نبـودنـش در بـودن ِ تـو


چنـان تـه نـشیـن می شـود



کـه تـــو می میـری


در حالـی کـه زنــده ای ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 18:09
+5
☺SAEED☻
☺SAEED☻
يـک پُک سیگار؛یک پیک ویسکی و یک فنجان قهوه،بـه ســـلامتي روزهايي کـه نخواهيــم داشـت ... چــه فرقــي ميـکند که چــه کســي ميگـويـد نـوش !!؟ قــهوه و ويسـکي و سیـگار و زندگي " هـــمه تلخـــد "...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 15:43
+6
mah3a
mah3a
میـدونی بن بست ِ زنـدگی کـجـاست ؟
جــایــی کـه ...نـه حـــق ِ خــواسـتن داری !
نـه تــوانــایـی ِ فـــرامــوش کـــردن
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 12:19
+5
مهسا
مهسا
دلــمــ حـُضـورِ مــردانــه میــــ خــواهــد...
نـــه اینـکـه مــرد بــاشـد ،
نه ...
مـــَــردانــه بـاشـد حــرفـشـــ...
قــولــَـشــ...
فــکــرشــ...
نـگـاهـشـــ...
قـلـبـشـــ...
و ... آنــ ــقــدر مــردانــه کـه بـتـوانــــ
تا بـیـنـهـــایــتـــِ دنـیــا بـه او اعـتــمــاد کــرد!!!
بــه او تکــیــه کـرد!!
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 01:09
+5
مهسا
مهسا
من بارانــــ مـی خـواهـم ...
کـودکــــ دستـانـــِـ کـوچکـــِـ خـود را بـالا بـرد و گفتــــ خـــدایـا بـارانـی بـفـرستـــــ ...
کـودکـانــــــ صبــر ِایـوبــــــ نـدارنـد کـه ...
خستـه شـد و دستـهایـشـــــ را پـاییـن انـداخـتـــــ
بـا گـریـه رو بـه آسمـان گفت :
دیگـــر بـارانـــــ نمـی خـواهـــم ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 19:21
+8
maryam
maryam
بـرای اتـفـاق هـایی که نـمی افـتـد ...

بـرای دستـی کـه نـگـرفـتم

بـرای اشکـی کـه پـاک نـکـردم

بـرای بـوسـه ای کـه نـبــود

بـرای دوسـتـت دارمـی کـه مـرده بـه دنـیـا آمــد

بــرای مـن کـه وجـودم نـبـودن اسـت

مــرا بـبـخـش ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 16:15
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ