یافتن پست: #گاهی

parham
parham
گاز چیست ؟

اوج محبت حیف نون به همسرش که گاهی موجب قطع عضو می گردد !
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 21:14
+4
مهسا
مهسا
گاهی یه لایک واسه یه نوشته خعلی کمه ،،، باس یه آژانس بگیری یه دو جین لایک و هف هش ده تا بوس بفرستی واسه نویسنده ش ...!{-2-}بعـــــــــــــــله{-7-}
3 دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 20:46
+7
ronak
ronak
گاهی دلم از هر چه آدمی است می گیرد ...!

گاهی دلم دو كلمه حرف مهربانانه می خواهد ...!

نه به شكل دوستت دارم

و نه به شكل بی تو میمرم ...!

ساده مثل :

دلتنگ نباش ...فردا روز دیگری ست !
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 17:22
+8
نیوشا
نیوشا
خاطرات را بايد سطل سطل . . .
ازچاه زندگی بیرون کشید . . .
خاطرات نه سر دارند و نه ته . . .
بی هوا می آیند تا خفه ات کنند . . .
میرسند . . .
... ... گاهی وسط یک فکر . . .
گاهی وسط یک خیابان . . .
سردت می کنند . . . داغت میکنند . . .
رگ خوابت را بلدند . . . زمینت می زنند . . .
خاطرات تمام نمی شوند؛ تمامت می کنند...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 16:27
+8
aB'Bas S
aB'Bas S
نه من آنم که ز فيض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی در اگر باز نگردد ، نروم باز به جايی پشت ديوار نشينم ، چو گدا بر سر راهی کس به غير از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی باز کن در ، که جز اين خانه مرا نيست پناهی
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 16:23
+5
ronak
ronak
گاهی وقتا

از کنار غصه ها باید رد شد و گفت : میگ میگ
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 16:15
+5
عسل ایرانی
عسل ایرانی
تنها که باشی ....
گاهی آرزو می کنی ؛
یک نفر اسمت را صدا کند !
حتی اشتباهی ... !!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 03:48
+9
ronak
ronak
کــــــــاش گاهی زنـــــــــدگی

[◄◄ι] [ ιι ] [■] [►] [ι►►]

داشت . . . !
دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 16:44
+4
حمید
حمید
از یک عاشق شکست خورده پرسیدم :

بزرگ ترین اشتباه ؟!

گفت : عاشق شدن .

گفتم : بزرگ ترین شکست ؟!

گفت : شکست عشق .

گفتم : بزرگترین درد ؟!

گفت : از چشم معشوق افتادن .

گفتم : بزرگترین غصه ؟!

گفت : یک روز چشم های معشوق رو ندیدن .

گفتم : بزرگترین ماتم ؟!

گفت : در عزای معشوق نشستن .

گفتم : قشنگ ترین عشق ؟!

گفت : شیرین و فرهاد .

گفتم : زیبا ترین لحظه ؟!

گفت : در کنار معشوق بودن .

گفتم : بزرگترین رویا ؟!

گفت : به معشوق رسیدن .

پرسیدم : بزرگترین آرزوت ؟!

اشک تو چشماش حلقه زد و با نگاهی سرد گفت : مرگ !{-6-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 01:59
+1
مهسا
مهسا
گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/1 - 17:30
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ