یافتن پست: #گاهی

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


در سایه ی یک نگـــاه


گاهی می توان دمی آسود

در جاری یک صـــدا


گاهی می توان غرق بودن شد

در حجم بودن عـشــق


گاهی می توان هیچ شد

در اوج یک آسمان مـهـــر


گاهی می توان از هزاران قله گذشت

می توان در هجوم تمام هستها نیست شد


و در برابر تمام نبودنها به یک بـــودن بالید

دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 22:58
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بیا باز هم خودمان را به نفهمی بزنیم !
گاهی بفهمی ، نفهمی … نفهمی ، اوج فهم است !
دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 20:31
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



نشسته ایم

خودم و قلبم..

با هم”نقطه بازی” میکنیم..

زبان نفهم قلبم نمیفهمد “قواعد” بازی را..

تمام خانه ها را با اسم ”تو” پر میکندگاهی لال میشود آدم ... حرف دارد ولی کلمه ندارد


دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 20:23
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گاهی فکر میکنم کار تو سخت تر از من است...
من یک دنیا دوستت دارم
و تو زیر بار این همه عشق قد خم نمیکنی.....!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 23:15
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



خدایا در این آشفته بازار

کمک کن

تا دلم بلرزد

به نگاهی که بیارزد ......




دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 18:15
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بزرگترین مصیبت میدونید چیه ؟
اینکه کسی نتونه احساسشو بیان کنه
نه اینکه شعر بگه نه
نه اینکه قطعه ادبی بگه نه
فقط با کلمات طوری حرف بزنه که مخاطبش
اونطرف مثلا اگه جاش گرمه وطرفش میگه
سردمه
سرمارو احساس کنه
گاهی حتی کلمه هم لازم نیس
فقط روح ها به هم میپیوندند
واصلا حرفی زده نمیشه
میبینی دوستت که مجازیه
مثلا تهرانه یا همدانه یا شیرازه
یعنی کیلومتر ها فاصله داره
ودرست تو لحظه ای که تو به فکر چیزی هستی
یه یاداشت برات میفرسته
دقیقا اونیه که میخواستی
فدای همه دوستایی که روحشون بسته به جونمه
ومن خوشبختم
خوشبختم که شما ها رو دارم
باور کنید اگه این نوشته ها نبود
اگه اون کامنتها ویاداشتها وپیامها نبود
خیلی وقت پیشا ترکیده بود
این اتشفشان بغضهای گلوگیرم
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 16:27
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
گاهی دلم چقدر ساده تنگ میشود
برای کودکی هایم
خنده هایی از ته دل
خوابهایی آرام
نگاه هایی متفاوت
قهر هایی ساعتی
حرفهایی ساده
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 15:56
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی


تا آدم گاهی آنجا جان بدهد

مثلا آغـــوش تـــو

جان می دهد برای جان دادن...!


دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 20:48
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گاهی دلم تنگ میشود....به تمام دلایلی که تونیستی....
به اجبار ارام میگیرم....
چه اجبار تلخی!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 20:20
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
گاهی از دور میبینمت و مطمئن تر میشوم که “دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست” ، هیچ چیز
دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 20:03
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ