چقد دلم واسه دوستای مجازیم تنگه
هر کدومو که میبینم میخوام پرواز کنم از خوشحالی

سلام

اعتراف میکنم وقتی کلاس پنجم بودم بچه ارومی هم بودما اما نمیدونم چرا بهم نمره انظبات (انزبات انظباط انذبات ) 17 دادم واس منم که افت کلاس داشتم میخواستم با عرق نعنا خودکشی کنم ی شیشه عرق نعنا خوردم
.
.
.
.
.
.
.
همدردی پذیرفته میشود

اعتراف می کنم من تا یازده سالگیم فکر می کردم لندن یه کشوره=/
تازه فکر می کردم برج ایفل هم توی لندنه=/
یادمه یه بارم یه نفر میخواست قانعم کنه که لندن یه شهره و پایتخت انگلستانه من بهش میگفتم دروغ نگو پایتخت انگلستان که منچستر یونایتده!!!!
ینی جغرافیام در حد صفر بوده هاااااااا....من نمی دونم چه جوری تونستم دوره ی ابتدایی رو تموم کنم و نیوفتم=!

شماهم وقتی بچه بودین چسب آبکی میریختین کف دستتون فوت میکردین خشک که شد میکندین
یا فقط من از این کرما داشتم!!؟؟ :/

هعی...

باقلاقاتق معروف گیلانی

یه بارم تو گوگل سرچ کردم زندگینامه شیخ بهایی

گوگلم برداشت گفت باز بابات کنارت نشسته

بچه ها دیگه با گوگل حرف نزنین اعصاب مصاب نداره

من نمیدونم چه ویژگی ای دارم ، که دو تا از رفیق فابام به
عصبانیتام میخندن ینی هر وقت من با جذبه و خشمناک بهشون
نگاه کردم از خنده ترکیدن-_-
بعد میگم چیش خنده داره؟! میگن قیافت
حالا بماند که واقعا از عصبانی شدنم میترسن))