ما آدم معمولیا وقتی دلمون میگیره
میریم لب پنجره
با یه لیوان چایی خیره میشیم به دور دستا،
احساس آرامش می کنیم...
سلامتی ما معمولیا
که نه "آرزوی" کسی هستیم
و نه "آویزون" کسی...!
چه ظریفانه است خلقت قلب آدمی...!
به تلنگری می شکند...!
به لحنی می سوزد...!
برای دلی می میرد...!
به نگاهی جان می گیرد...!
و به یادی می تپد...!
زلال باش...
پرندگان به برکه های آرام پناه می برند،
و انسان ها به دلهای پاک...
چون دل های پاک همچون برکه های آرام اند
و دیگران بدون هیچ وحشتی به آن ها اعتماد می کنند...
رسیدن، آداب دارد...!
وقتی رسیدی باید بمانی، باید بسازی،
باید مدام یادت باشد که چقدر زجر کشیدی تا رسیدی،
که آرزویت بوده برسی...
وقتی رسیدی،
باید حواست باشد تمام نشوی...!
گر تو آزاد نباشی، همه دنیا قفس است...!
تا پر و بال تو و راه تماشا بسته ست،
هر کجا هست، زمین تا به ثریا قفس است...!
تا که نادان به جهان حکمروایی دارد،
همه جا در نظر مردم دانا قفس است...!
"فریدون [!]"
آدم ها همه چیز را همین طور
حاضر و آماده از مغازه ها می خرند...
اما چون مغازه ای نیست که دوست معامله کند،
آدم ها مانده اند بی دوست...!