♥ نگار ♥
اگه سالها بعد سالهای خیلی دور بازم به یکی دلبستم...
دوســــتت دارم رو اصلا به زبون نمیارم...
قربون صدقه رفتن که هیچی...
نگرانی ام بروز نمیدم...
وقتی حالش خوب نبود باهاش صحبت نمیکنم و آرومش نمیکنم...
بجاش میگم برو یه دوش بگیر بهتر میشی....
باهاش زیاد بیرون نمیرم ، تا اگه جدا شدیم خیابونای شهر عذابم ندن...
به چشماش خیر نمیشم ، تا دلم گیر چشماش نشن...
سعی میکنم وقتی داره خودشو برام لوس میکنه بحث رو عوض کنم ،
تا صداش که یادم اومد دیوونه نشم....
وقتی خواست قسم بخوره که تنهام نمیزاره ، انگشتمو میذارم رو لبش و
میگم لازم نیس قسم بخوری ، حرمت خدا رو نشکون...
خلاصه اصلا بهش گیر نمیدم و پاپیچه کاراش نمیشم...
انگار نه انگار...
من تجربه کردم...
شما هم باخبر باشید...
تاوان دلبستن به آدما یه عمر پشیمونیه و گریه...!!!
دوســــتت دارم رو اصلا به زبون نمیارم...
قربون صدقه رفتن که هیچی...
نگرانی ام بروز نمیدم...
وقتی حالش خوب نبود باهاش صحبت نمیکنم و آرومش نمیکنم...
بجاش میگم برو یه دوش بگیر بهتر میشی....
باهاش زیاد بیرون نمیرم ، تا اگه جدا شدیم خیابونای شهر عذابم ندن...
به چشماش خیر نمیشم ، تا دلم گیر چشماش نشن...
سعی میکنم وقتی داره خودشو برام لوس میکنه بحث رو عوض کنم ،
تا صداش که یادم اومد دیوونه نشم....
وقتی خواست قسم بخوره که تنهام نمیزاره ، انگشتمو میذارم رو لبش و
میگم لازم نیس قسم بخوری ، حرمت خدا رو نشکون...
خلاصه اصلا بهش گیر نمیدم و پاپیچه کاراش نمیشم...
انگار نه انگار...
من تجربه کردم...
شما هم باخبر باشید...
تاوان دلبستن به آدما یه عمر پشیمونیه و گریه...!!!