یافتن پست: خوب

*elnaz* *
*elnaz* *

حالــم خـوب اسـت … 


مـثل مادر بزرگ کـه گفت : حالم خوب اسـت!


 اما مــُـرد …

2 دیدگاه  •   •   •  1393/04/14 - 20:05
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پیرمردی مشکل شنوایی داشته و هیچ صدایی رو نمی تونسته بشنوه.
بعد از چند سال بالاخره با یک دارویی خوب می شه.
دو سه هفته می گذره و می ره پیش دکترش که بگه گوشش حالا می شنوه.
دکتر خیلی خوشحال می شه و می گه:
خانواده شما هم باید ظاهرا خیلی خوشحال باشن که شنوایی تون رو بدست آوردید.
پیرمرد می گه: نه، من هنوز بهشون چیزی نگفته ام!
هر شب می شینم و به حرف هاشون گوش می کنم…
فقط تنها اتفاقی که افتاده اینه که
توی این مدت تا حالا چند بار وصیت نامه ام رو عوض کرده ام
دیدگاه  •   •   •  1393/04/14 - 20:03
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
جواد خیابانی در بازی فرانسه و سوئیس:
_جالبه کلاه هواداران شبیه پنیر سوئیسی سوراخ سوراخه!
حالا باید دید تیمشون هم همینطور میشه?!
_کریم بنزما لقمه رو جوید و در دهان ماتیودی گذاشت اونم به خوبی قورتش داد!
_بازیکن شماره 6 نقش موثری در قهرمانی دو سال آینده پاریسن ژرمن داشته!
_لباس فرانسوی ها در جام جهانی 1958 این رنگی بود ولی سرمه ای بود!
_فرانسه تو جام 84 همه رو از دم تیغ شکست داد!
_سوئیس چه بینواست امشب!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/14 - 19:48
+3
farhad
farhad
در پی غش و ضعف دختران خارجی برای علی رضا حقیقی 
.
.
.
.دروازه بان تیم ملی نیجریه در مصاحبه ای عنوان کرد توپ اینور زمین نیومد وگرنه منم چیز خوبی بودم ...خخخخخخ
دیدگاه  •   •   •  1393/04/13 - 17:35
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اتـل مـتـل یـه مـورچـه ، قـدم مـیـزد تـو کـوچـه

اومـد یـه کـفـش ولـگـرد ، پـای اونـو لـگـد کـرد

مـورچـه پـاشـکـسـتـه ، بـا بـرگـی پـاشو بـستـه

نـمـیـتـونـه کـار کـنـه ، دونـه هـارو بـار کـنـه

مـورچـه جـونـم تـو مـاهـی ، عـیـب نـداره سـیـاهـی ، خـوب بـشـه پـات الـهـی!!!

آفـریـن کـوچـولـو خـیـلـی خـوب خـونـدی ،

حـالـا حـفـظـش کـن فـردا ازت مـی پـرسـم!!!=))=))=))
1 دیدگاه  •   •   •  1393/04/13 - 16:35
+4
farhad
farhad
طرز نمره گرفتن پسرا و دخترا از استاد مرد:

پسرا: استاد به جون مادرم خرج خونه و دانشگارو خودم میدم

مادرم مریض بابام مرده 2شیفت کار میکنم

واسه همین نتونستم خوب درس بخونم !

دخترا :اســـــتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد !!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/13 - 00:22
+5
xroyal54
xroyal54
بقیة الله

صدای زمزمه های حضور را در میان بغض های هر شبم می شنوم.


 ولی تمام جعه های خوب من تهی زآمدنت.


 غروب شد،سحر برفت،سکوت آمد و برفت و نم نم سپید اشک روی گونه ام روان، آمد و برفت تو باز هم نیامدی .


 خسته ام!


 ز بهر سالهای بی امان سالهای سبز انتظار وخسته از ستم ،از گناه های شیعیان و باز هم…


بیا و با دوباره بودنت تمام کاش های کاش من تمام کن بیا و باز هم بپاش رنگ عشق، رنگ آبی حقیقتی را به روی ای کاش های کاش من. دلم بسی گرفته است…بهر سالهای باتو


  بودن ونبودنت، از تو خواندن وندیدنت،از تو گفتن و… .


 امید روح خفته ام بیا و روشنی بده به قلب های بی قرار. به بغض های بی امان به انتظار و انتظار  و انتظار


شرمنده ایم. می دانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست .


می دانیم كوتاهیها ، نادانیها و سستیهای ما ، ستمهایی است كه در حق تو كرده ایم .


به ما گفته اند اگر به جستجوی تو برخیزیم ، نشانی از تو می یابیم .


اما ای فرزند احمد ! آیا راهی به سوی تو هست تا به دیدارت آییم .


اگر بگویند برای یافتن تو باید بیابانها را در نوردیم ، در می نوردیم .


اگر بگویند برای دیدار تو باید سر به كوه و صحرا گذاریم ، می گذاریم .


ای یوسف زهرا !


سراسر جهان را تیره روزی فرا گرفته است .


نیازمندیم ! محتاجیم و در عین حال گناهكار


از ما بگذر و پیمانه جانمان را از محبت پر كن .


یا صاحب الزمان !


چه شبها و روزها كه در فراق تو آرام و قرار نداریم .


در دوران پر درد هجران ، اشك می ریزیم و می گوییم :


تا به كی حیران و سرگردان تو باشیم. تا به كی رخ نادیده ترا وصف كنیم .


با چه زبانی و چه بیانی از اوصاف تو بگوییم و چگونه با تو نجوا كنیم .


سخت است بر ما ، كه از دوری تو ، روز و شب اشك بریزیم .


سخت است بر ما ، كه دوستان ، یاد تو را كوچك شمارند .


یا بقّیةالله !


خسته ایم و افسرده، نالانیم و پژمرده، گریه امانمان را بریده است . غم دوری ، دیوانه مان كرده است .


اما نمی دانیم چه شیرینی و حلاوتی در این درد و دوری است كه می گوییم :


كجاست آن كه از غم هجران تو ناشكیبایی كند .


تا من نیز در بی قراری ، یاریش دهم


كجاست آن چشم گریانی كه از دوری تو اشك بریزد ؟


تا من او را در گریه یاری دهم


مولای من ! دیدگانمان از فراق تو بی فروغ گشته اند .


ای كاش پیش از مردن ، یك بار ترا به یك نگاه ببینیم .


درازی دوران غیبت ، فروغ از چشمانمان برده است.


كی می شود شب و روز تو را ببینیم و چشمانمان به دیدار تو روشن گردد ؟


شكست و سرافكندگی ، خوار و بی مقدارمان كرده است .


كی می شود تو را ببینیم كه پرچم پیروزی را برافراشته ای ؟


و ببینیم طعم تلخ شكست و سرافكندگی را به دشمن چشانده ای .


كی می شود كه ببینیم یاغیان و منكران حق را نابود كرده ای ؟


و ببینیم پشت سركشان را شكسته ای .


كی می شود كه ببینیم ریشه ستمگران را بركنده ای ؟


و اگر آن روز فرا رسد و و ما شاهد آن باشیم، شكرگزار و سپاسگو نجوا می كنیم :


الحمدلله رب العالمین .

4 دیدگاه  •   •   •  1393/04/12 - 02:51
+9
*elnaz* *
*elnaz* *
آﻫﺎﯼ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺘﻮ ﻣﯿﺨﻮﻧﯽ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺁﺭﻩ
ﺑﺎ ﺧﻮﺩِﺗَﻢ ...
ﺍﺯ ﺧُﺪﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ
ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﻭ ﻗﺸﻨﮕِﺖ ﺑِﺮﺳﯽ .
ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ
ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻫﻤﯿﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪﺕ ﭘﺴﺖ گذﺍشتم...
نه برای لایک کردنت
2 دیدگاه  •   •   •  1393/04/11 - 22:22
+10
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از خوب ها بیشتر میترسم...!

آخر..!

یک روز تو خوب ِ من بودی ...!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/11 - 15:13
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اگه سالها بعد سالهای خیلی دور بازم به یکی دلبستم...
دوســــتت دارم رو اصلا به زبون نمیارم...
قربون صدقه رفتن که هیچی...
نگرانی ام بروز نمیدم...
وقتی حالش خوب نبود باهاش صحبت نمیکنم و آرومش نمیکنم...
بجاش میگم برو یه دوش بگیر بهتر میشی....
باهاش زیاد بیرون نمیرم ، تا اگه جدا شدیم خیابونای شهر عذابم ندن...
به چشماش خیر نمیشم ، تا دلم گیر چشماش نشن...
سعی میکنم وقتی داره خودشو برام لوس میکنه بحث رو عوض کنم ،
تا صداش که یادم اومد دیوونه نشم....
وقتی خواست قسم بخوره که تنهام نمیزاره ، انگشتمو میذارم رو لبش و
میگم لازم نیس قسم بخوری ، حرمت خدا رو نشکون...
خلاصه اصلا بهش گیر نمیدم و پاپیچه کاراش نمیشم...
انگار نه انگار...
من تجربه کردم...
شما هم باخبر باشید...
تاوان دلبستن به آدما یه عمر پشیمونیه و گریه...!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/10 - 12:42
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ