یافتن پست: خوب

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺳﻮﭘﺮﯼ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﻨﻢ ﯾﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﮔﺮﺩﻥ ﺗﺎ ﺟﻠﻮ

ﭘﯿﺸﻮﻧﯽ ﮐﭽﻞ ﺑﻮﺩ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎ ﯾﻪ ﺷﺎﻣﭙﻮ ﺧﻮﺏ ﺑﺪﯾﻦ

ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻫﻢ ﯾﻪ ﺩﻩ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺪﯼ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﻌﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺁﺭﻭﻡ ﻭ

ﺭﯾﻠﮑﺲ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺘﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﺷﻮﺭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ

ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﺰ ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ :))) =)))

ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻌﺪﻡ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ :))))))))))

دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 19:36
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



خوبه بعضی از پسرا بدونن چرا دخترا بهشون میگن داداش..........؟؟

میگن داداش: یعنی زیاد بهم نزدیک نشو!

میگن داداش: که وقتی ناراحتن با یکی حرف بزنن.

میگن داداش: چون محبت داداش از دوست پسر بیشتره.

میگن داداش: که گاهی چیز هایی رو که نمیدونن ازشون یاد بگیرن.

میگن داداش: که وقتی مزاحم پیدا کردن به کمک داداش بتونن ردشون کنن.

میگن داداش: که وقتی که میخوان لج یکی رو در بیارن از داداش کمک بگیرن.

میگن داداش: یعنی من نمیخوام دوست پسر داشته باشم بی خیال من شو.

میگن داداش: که باهات حرف بزنن هم از هر پیشنهاد ناراحت کننده ای در امان باشن.


دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 17:17
+6
melika
melika


نَبآر بـــآرآن. . .
نَـــبــــآر لـَـعَــنَــتـی. . .
.
.



.


.


.
.
.
مُــوهـــام فِـــر مــیــشـــه!!!



چــیـــه؟ حــتـمــآآآ بــآیــَد عِــشــقـی بــآشـــهــــ؟؟



8 دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 17:00
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



کیا مث من به این عارضه مبتلا هستند؟؟؟؟ :|

خخخخخخخخ ولی خدایش حال میده هااااااااا :))




2 دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 13:34
+6
alireza
alireza





سلامممممم


3 دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 11:10
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شب بخیر فداتون بشم دوستای خوبم{-49-}
2 دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 22:26
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از خوبی های سالاد الویه اینه که اگه بخوری بعد بالا بیاریش چیزی رو از دست ندادی.
میتونی جمعش کنی بزاری یخچال فردا شب شام بخوریش :)))))
دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 21:02
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺍﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﺴﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﻨﻮ ﮐﭙﯽ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ
.
.
.
.
.
.
ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ، ﺩﺳﺘﺘﻮﻥ ﺩﺭﺩ ﻧﮑﻨﻪ... ﻭﺍﻻ ارث بابام که نیس...
منم از یه جایه دیگه کپی می کنم....

دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 20:42
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آقا پسری که پورش زیر پاتِ و ویلا دوبلکس تو الهیه تهران داری و هرشب سولار و باشگاه میری و مهمونی میگیری و مست و پاتیل با در و دافا میری خزرشهر یا دامون ساحلی کیش عشق و صفا و فکر میکنی خیلی شاخی.... و دختر خانومی که دماغت عملیه و لبات پروتـزه و همه جاتُ جراحی کردی و هزار قلم آرایش میکنی و هر شب میری مهمونی و با اون آقا پسر بالاییه دوست شدی و تو هم فکر میکنی خیلی شاخی....!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
جفتتون درست فکر میکنید, دارندگی و برازندگی... والا
امیدوارم زندگی خوبی با هم داشته باشید.. واسه ما هم دعا کنید
دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 20:38
+3
*elnaz* *
*elnaz* *

خدا را چه دیدی؟ 


شاید یک روز 


در کافه ای دنج و خلوت 


این کلمه ها و نوشته ها صوت شدند 


برای گوش های تو 


که روی صندلی روبروی من نشسته ای 


و برای یک بار هم که شده 


چای تو سرد می شود 


بس که خیره مانده ای به من!!!


2 دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 20:23
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ