یافتن پست: ندارم

AmirAli
AmirAli
داشتم تو خیابون با آرامش راه میرفتم

یهو یادم اومد اعصاب ندارم

دیدگاه  •   •   •  1392/09/1 - 16:58
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



عکس العمل من وقتی دانشگاه میزنه هنوز بدهکاری

ولم کنید
ندارم
به خدا ندارم
به پیر به پیغمبر ندارم ..




دیدگاه  •   •   •  1392/09/1 - 16:00
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دوس دارم به عشقم زنگ بزنمو بگم
خیلی دوست دارمو صدای قشنگت تو گوشمه
لامصب بفهم تو وصله تنم نیستی تو پاره تنمی
یا تو یا خدافظ زندگی....
.
.
.
.
.

فقط بدیش اینه که من bf ندارم
ولی استعداد خوبی تو مسائل عشقی دارم
دیدگاه  •   •   •  1392/08/30 - 15:27
+4
محمد
محمد

واحدهاي پولي ايران :
ريال ، تومان ، چسب زخم ، رنگارنگ ، آدامس شيک و خورده ندارم(^ــــــ^)
دیدگاه  •   •   •  1392/08/30 - 13:09
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چند وقت پیش اعصابم خیلی خورد بود،از همه چیز زده شدم،خواستم همه چیو تموم کنم،رفتم گوشیمو برداشتم که با مخاطب خاصم تموم کنم،هیچی دیگه متنو نوشتنم،یهو یادم اومد مخاطب خاص ندارم.........
شرمنده خودم شدم.
دیدگاه  •   •   •  1392/08/29 - 21:39
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
من برای تنها نبودن ، آدم های زیادی دور و برم دارم !
آن چیزی که ندارم کسی برای “با هم بودن” است !
دیدگاه  •   •   •  1392/08/29 - 20:57
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
آدم خاصـ‗__‗ـی نیســ‗__‗ـتم


مخاطــ‗__‗ــب خاصی هــ‗__‗ــم ندارم


فقـــ‗__‗ــط حس خاصـ‗__‗ـی دارم
دیدگاه  •   •   •  1392/08/28 - 23:39
+5
hamed noori
hamed noori
رفتم دستشویی پارک. تا تو دستشویی نشستم از دستشویی کناری صدایی شنیدم که گفت:

سلام حالت خوبه؟

من اصلاً عادت ندارم که تو دستشویی هر کی رو که پیدا کردم شروع کنم به حرف زدن باهاش، اما نمی دونم اون روز چِم شده بود که پاسخ واقعاً خجالت آوری دادم:
...
حالم خیلی خیلی توپه.

بعدش اون آقاهه پرسید:

خوب چه خبر؟ چه کار می خوای بکنی؟

با خودم گفتم، این دیگه چه سؤالی بود؟ اون موقع فکرم عجیب ریخت به هم، برای همین گفتم؛

اُه من هم مثل خودت فقط داشتم از این جا رد می شدم...

وقتی سؤال بعدیشو شنیدم، دیدم که اوضاع داره یه جورایی ناجور می شه، به هر ترفندی بود خواستم سریع قضیه رو تموم کنم:

من می‌تونم بیام طرفای تو؟

آره سؤال یه کمی برام سنگین بود. با خودم فکر کردم که اگه مؤدب باشم و با حفظ احترام صحبتمون رو تموم کنم، مناسب تره، بخاطر همین بهش گفتم:

نه، الآن یه کم سرم شلوغه!

یک دفعه صدای عصبی فردی رو شنیدم که گفت:

ببین، من بعداً باهات تماس می گیرم. یه احمقی از دستشویی بغلی همش داره به همه سؤال های من جواب می ده!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/28 - 21:45
+5
محمد
محمد





















































آدم خاصـ‗__‗ـی نیســ‗__‗ـتم


مخاطــ‗__‗ــب خاصی هــ‗__‗ــم ندارم


فقـــ‗__‗ــط حس خاصـ‗__‗ـی دارم
دیدگاه  •   •   •  1392/08/28 - 13:04
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من هیچ وقت پشت سرمو نگاه نمیکنم
.
.
.
.
.
.
.
.
چون طاقت غش وضعف خاطر خواهامو ندارم =)))
بعله یه همچین ادمیم من
دیدگاه  •   •   •  1392/08/27 - 20:54
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ