روباه و زاغ شیرازی:::
زاغو رو درخت نارِنجو نِشِسه بود
روبو اومد گفت:اِی وللو...سی ...چه رنگی!!عجب چِنگی..آمو ناموسَلمون یِی دهنی بَرَمون نَمیخونی؟
زاغو پنیرو زد زیر چِلِش گفت:بُوو ما خودومون پنیر دُزیم!!
{-33-}
10 امتیاز + / 0 امتیاز - 1390/12/20 - 22:34 در شیرازیهای مقیم ایران

(10 )