قضیه از اون جایی شروع شد که خیلی عصبانی بود! گفت اگه دوسم داری ثابت کن گفتم چجوری؟ تیغو برداشتو گفت رگتو بزن! گفتم مرگ و زندگی دست خداست گفت پس دوسم نداری تیغو برداشتمو رگمو زدم! وقتی داشتم اروم تو بغلش جون میدادام اروم زیر لب گفت اگه دوسم داشتی تنهام نمیزاشتی!!!!!!!
16 امتیاز + /
0 امتیاز - 1391/01/13 - 02:11