zahra
همیشه ابرا می بارن اما همه عاشق ستاره ها میشن، مواظب باش چشمک ستاره، گریه ی ابرو از یادت نبره.
zahra
خالی بندی سه تابچه واسه هم:1بابام رییس مجلسه تمام قانون رو اون وضع میکنه.... 2من بابا رییس جمهور تمام کارها رو باید دستور اجرابده وگرنه قانون اجرا نمیشه0 3من بابام پاسوان سر همین خیابونه . پنج هزار تومن میگیره گند میزنه به کار بابا ها ی جفتتون.....
zahra
امشب شب مهتاب نیست ولی من حبیبم رو میخوام...حبیبم اگه خوابه طبیبم رو نمیخوام...فقط حبیبم
zahra
..این روزها به طرز عجیبی با خـودم می جنگم که دیـده ها را نادیده بگیــرم و شنیــده ها را نشنیــده ...
zahra
فـک كن .. ايــن هـمـــــــه حـرف رو کيبـورد باشـه و تـــو نتـوني اون چيــزي رو که مي خـواي ... اوني که حرف دلتــه رو تايپش کنـــــــــــي ! سلامتــي حــــــــرفاي دلـم كه هيشكـــي ازش خبـر نــــــــــــــداره
zahra
زبان مشتركی داریم با این همه یكدیگر را نمی فهمیم ما باید مثل غارنشین ها تنها به علامت دست های مان اكتفا می كردیم آن وقت شاید هیچ سوء تفاهمی میانمان جدایی نمی انداخت
zahra
کاربردهای مختلف " مردن " در فرهنگ بیانی ما برو بمیر : برو گمشو بمیرم برایت : خیلی دلم برایت می سوزد می میرم برایت : عاشقتم می مردی ؟ : چرا کار را انجام ندادی مردی ؟ : چرا جواب نمی دهی نمردیم و ... : بالاخره اتفاق افتاد مردیم تا ... : صبرمان تمام شد مرده : بی حال مردنی : نحیف و لاغر مردم : خسته شدم من بمیرم ؟ : راست می گی !!
zahra
تــــــــــــــــــــو دنیای مــَـ + ن +ی وَ لـــ ـــ ـــ ــــــ ــــ ـی به این دنیا اعتمادی نیست !!!
zahra
بعضی وقتا کسی تو زندگیت هست که اصلا لازم نیست تو آغوشت بگیره فقط با نگاه گرمش... بدون حتی گرفتن دستات ....