دردم مي آيد .... مي فهمي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

با دست هايي كه ديگر دلخوش به النگوهايي نيست

كه زرق و برقش شخصيتم باشد....

من زنم

و به همان اندازه از هوا سهم ميبرم كه ريه هاي

تو سهم دارن



ميداني ؟



درد آور است من آزاد نباشم كه تو به گناه نيفتي

قوس هاي بدنم به چشم هايت بيشتر از تفكرم

مي آيند



دردم مي آيد.......



بايد لباسم را با ميزان ايمان شما تنظيم كنم

دردم مي آيد.......



ژست روشنفكريت تنها براي دختران غريبه است

به خواهر و مادرت كه ميرسي قيصر مي شوي

دردم مي آيد

در تختخواب با تمام عقيده هايم موافقي

و صبح ها از دنده ديگري از خواب پا ميشوي

طعم حرف هايت عوض مي شود

دردم مي آيد.......



نمي فهمي

تفكر فروشي بدتر از تن فروشي است

حيف كه ناوس براي تو نه تفكر

حيف كه فاحشه ي مغزي بودن بي اهميت

تر از فاحشه تني است

من محتاج درك شدن نيستم

دردم مي آيد......



خر فرض شوم

دردم مي آيد.......



آنقدر خوب سر وجدانت كلاه ميگذاري

و هر بار كه آزاديم را محدود ميكني

ميگويي من به تو اطمينان دارم اما اجتماع خراب است

نسل هاي تو هم كه اصلا مسئول خرابي هايش نبود

ميداني
3 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/04/02 - 14:42 در CARLO

(3 )