مـى خـواهـى بـروى ؟
بــهـانه مـى خـواهى ؟
بـگـذار مـن بـهـانـه را دستــت دهـم ..
برو و هـركـس پرسيد
بـگو لـجـوج بــود !
هميــشه سرسخــتانه عاشـــق بــود
بـگو فريـاد مى كـرد
هـمه جا فريـاد مى كـرد فــقط مـرا مى خواهــد !
بـگو دروغ مى گفـت !
مى گـفت هـرگز ناراحـتم نكـردى ...
بـگو او نـخواسـت !
نخواست كـسى جز من در دلش خانه كـند
بـرو با خــيال راحت
اينــهمه بـهانه برايــت آوردم ..
3 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/04/05 - 15:57 در
CARLO