تو دستشویی پارک بودم که دیدم یکی داره در میزنه..... بعد از 10 ثانیه گفت : سلام چطوری؟

منم خجالت زده گفتم: خوبم مرسی!
گفت: چیکار میکنی؟
گفتم:آدم اینجا چیکار میکنه؟!؟

دوباره گفت :میتونم الان بیام اونجا؟
... ... ... عصبانی شدم گفتم:نه مگه من ازوناشم
یهو دیدم داره میگه:"من بعدا بهت زنگ میزنم. الان یه دیونه ای تو دسشویی داره جواب سوالای منو میده
من :l
مخاطب یارو :o
پشمک فروش پارک :)
دوباره خودم :(
آفتابه هم که بنده خدا غش کرد
5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/04/12 - 16:37 در اعترافای باحال
دیدگاه
fabregas

{-33-}

1392/04/12 - 16:39

(5 )