باز عشقم زدشبیخون ای عجب

گوچه می خواهی زمن این نصف شب

عشق ای آتش زن دنیاودین

ما دگرهستیم خاکسترنشین

عشق ای پرورده دامان من

بیش ازاین برآتشم دامن مزن

عشق ای بیچاره سازه چاره سوز

قصدجان ناتوان داری هنوز؟

عشق ای بیداد را بنیاد نه

عشق ای بنیادرابرباده ده

عشق ای همسایه آوارگی

عشق ای سرمایه بیچارگی

عشق ای زندان تاریک بلا

عشق ای زنجیر پای مبتلا

عشق ای دریای طوفان زای غم

عشق ای وحشت فزا قعرعدم

راحت ازبارغم دل کن مرا

یا بکش یکباره یاول کن مرا...



عاشق آری سعی بی حاصل کند

عشق سعی آدمی باطل کند
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/04/12 - 17:42 در CARLO

(4 )