ای نوری که سیاهی قلبم را زدودی و به نور عشق روشن نمودی
روزی که چشمانم تورا دید تنها روزی بود که حکمت دیدن را
در یافتم و روزی که رفتی حکمت گریستن را
اما ندیدی که چگونه بی تو اشکهایم می بارید و وقتی چهره ات
را برگرداندی مرا بی اشک دیدی گمان بردی که من سنگم
باشد که عاشقت باشم چرا که عاشقت هستم
4 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/04/12 - 17:38 در
CARLO