آلاله های دشت من ماتم گرفتيد ؟
عاری است بر روح شما باشيد نوميد

جان نهال سينه ام ديری است تشنه
آلاله های دشت من باران بباريد

درد فراق قلب من دردی است جانكاه
آلاله های دشت من اميد كاريد

آه و فغانی بر سرم كرده است حمله
آلاله های دشت من فرياد رانيد

سرو روان پيكرم گشته خميده
آلاله های دشت من چون سرو مانيد

دشمن اگر بر چشم خيسم گشت آگاه
آلاله های دشت من خامش نمانيد

دادم دل و دينم بر آن زيبای خفته
آلاله های دشت من اين را بدانيد

آمد ندا زان يار شمس بی نشانه
آلاله های دشت من ماتم مگيريد
5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1390/11/05 - 12:28

(5 )