Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
A-Sh-F
پزشک معتمد بیاتویونی
صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود
با خودش گفت : هی ! مثل اینکه امروز موهامو ببافم بهتره !
و موهاشو بافت و روز خوبی داشت !
فردای آن روز که بیدار شد دو تار مو رو سرش مونده بود
هی ! امروز فرق وسط باز میکنم
این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت
پس فردای آن روز تنها یک تار مو رو سرش بود
اوکی امروز دم اسبی میبندیم همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد!
روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود!!!
فریاد زد :
ایول !!!! امروز درد سر مو درست کردن ندارم !
همه چیز به نگاه تو برمیگرده ! هر کسی داره با زندگیش میجنگه
8 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/04/19 - 00:38 در یکی بود ... یکی نبود

(8 )