اون گرفته تو نگير - شاعر: ايرج ميرزا
|
|
زن گرفته شده اي دوست به دام زن اسير........…. او گرفته تو نگير چه اسيري كه ز دنيا شده است يكسره سير …........او گرفته تو نگير بود يك وقت اورا با رفقا گردش و سير …........... ياد آن روز بخير زن اورا كرده ميان قفس خانه اسير …............... او گرفته تو نگير ياد آن روز كه آزاد ز غمها بوده …....................تك و تنها بوده زن و فرزند ببستند اورا با زنجير ...........…........او گرفته تو نگير بوده آن روز از طايفه درد كشان …................... بوده از جمع خوشان خوشي ازدست برون رفت وشده لات وفقير........…او گرفته تو نگير اي مجرد كه بود خوابگهت بستر گرم ….............. بستر راحت و نرم زن مگير؛ورنه شود خوابگهت لاي حصير.…...... او گرفته تو نگير او زن دارد و محكوم به حبس ابد است …................. مستحق لگده چون در اين مسئله بود از خود مخلص تقصير.......….او گرفته تو نگير او از آن روز كه شوهر شده است خر شده است...…. خر همسر شده است مي دهد يونجه به او جاي پنير...................…....... او گرفته تو نگير
خوب خانم جون اگه جنبه نداری نخون
|
|
|
آخرین ویرایش توسط
در [1392/05/2 - 01:56]
5 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/05/02 - 01:14 در
...نمکدون...