Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
A-Sh-F
پزشک معتمد بیاتویونی
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

وآندر ظلمت شب آب حیاتم دادند

بیخود از شعشعه پرتو ذاتم دادند

باده از جام تجلی صفاتم دادند

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

آن شب قدر که این تازه براتم دادند

بعد از این روی من و آینه وصف جمال

که در آنجا خبر از جلوه ذاتم دادند

من اگر کام روا گشتم و خوشدل چه عجب

مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند

هاتف آن روز بمن مژده این دولت داد

که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد

اجر صبریست کزان شاخ نباتم دادند
6 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/14 - 11:05 در یکی بود ... یکی نبود

(6 )