صدا ، همین صدا، همین صدا بود

درست ابتدای ماجرا بود



نفس شکست و در صدایمان ریخت

صدا ولی هنوز نارسا بود



سلام و انتظار و ترس و لبخند

و تازه اولین قرار ما بود



دلم ز پیله اش جدا نمی شد

پرنده ای که در قفس رها بود



صدا ترانه خواند و عاشقم کرد

صدا، همین صدا، همین صدا بود
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/25 - 16:44 در غزل سرا

(4 )