خراب می شود دلم به یک صدا ، به یک نفس

تمام می شوم همی ،به یک اشاره ، این و بس


نمی توان ، نمی شود ، صداست آرزوی من


بگو بگو تو هم نفس ، دعاست آرزوی من


بری ، برم ، تمام می شود وفا


بمان ، بگو ، سراب عشق پاک ِ من


توان نماند ای خدا به دست های خسته ام


به او بگو نمانده است ، تمام می شود جفا


بیا بیا ، صدا بزن ، به اسم ، اسم کوچکم


بگو که بس همین نفس ، بیا به پیش ِ من ، بیا


همین بدان تو ای سراب


مُهر شانه ام ، دمیست خاک گرفته است


بیا و سجده کن همی ، به مُهر های خسته ام


خدای شکر می کنم تورا


دوباره چشمه ای زلال ، دلی سیاه شست و شو کند ...


3 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/28 - 17:44 در کافه تنهایی

(3 )