هنوز تمام پنجره ها را به نام تو باز می کنم هنوز باران را تلنگر انگشت های تو می دانم بر ذهن مه گرفته ام هنوز خش خش برگ ها را به پای قدم های تو می نویسم ! هنوز باد که خودش را به در می کوبد از جا می پرم : آمدم ! آمدم ! و تمام درها ، به هوای تو باز می شوند ! تا زمزمه کند....!!!
3 امتیاز + /
0 امتیاز - 1390/11/08 - 18:04