M 0 R i c A R L0
moricarlo
فعال ترین و برترین کاربر بیاتویونی
اعتراف مي کنم چندروز پيش ميدان قدس (تجريش ) بودم ،يک خانمي ايستاده بود هي ماشين مي آمد مي گفت سر يخچال من هم هي مي خنديدم ،شاکي شد گفت به چي مي خندي گفتم هيچي شما مي خواهيد بريد سر يخچال خوراکي هم برداريد با ماشين مي ريد خودش هم خندش گرفت.
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1390/11/30 - 14:42 در اعترافای باحال

(4 )