M 0 R i c A R L0
moricarlo
فعال ترین و برترین کاربر بیاتویونی
اعتراف ميکنم پسر داييم که کوچيک بود رو ميبردم تو اتاق بعد ميشتم جلوش دعواش ميکردم تا ميومد گريه کنه ميخنديدم اونم ميخنديد حالا هي اينکارو تکرار ميکردم
آخرش خنده جواب نميداد و ميزد زير گريه
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1390/11/30 - 14:43 در اعترافای باحال

(4 )