گُنجشکه داشته تو هوای سرده زمستون پرواز میکرده... از سرما یخ میزنه میُفته رو زمین..
یه گاوِ داشته رَد میشدِ از قضـــــا یه تاپاله میندازه روش ... گُنجشکه گرمِش میشــــه شروع میکنه به جیک جیک کردن ... یه گربه صداشو میشنوه میاد تمیزش میکنه میخوردش ....
و امّــــــا نتیجه اخلاقیه داستان :
1-هرکَس بهت میرینــــــــه دشمنت نیســـت ...
2-هرکَساز توی گُــــــه درت آورد دوستـــــت نیســـت ....
3-هر وقت تو گُـــه گیر کـــردی دَهنتـــــــــــــــــــو ببنـــــــــد
5 امتیاز + /
0 امتیاز - 1390/12/08 - 20:36