AmirAli
غضنفر میخواسته از خونه بره بیرون ، میگه : ساعت ۱۲-۱۱ میام
باباش میگه: حالا خودت به درک! اون دختره صاحاب نداره !؟
AmirAli
یکی از سوالاتی که ذهن منو درگیر کرده اینه که این آتشنشان های محترم ،
چرا همون طبقه ی اول نمی شینن که وقتی میخوان برن ماموریت
مجبور نشن از اون میله ها سر بخورن بیان پایین؟!
AmirAli
اگر خودکار بهت بدن که اندازه یه جمله جوهر داشته باشه
چی باهاش مینوشتی ؟
AmirAli
کاش اون قدرت جاذبه ای که بالش اول صبح داره ، بالش آخر شبم داشت !
AmirAli
گاو اولی : ماااااااااااااااا
گاو دومی : مااااااااااااا؟؟؟؟؟
گاو اولی : پَ نــه پَ اونا !
AmirAli
از آن روزی که سربازی به پا شد-ستم بر ما نشد بر دخـــتران شد
بسوزد آن که سر بازی به پا کرد-تمام دخـــتران را چشم به راه کرد
AmirAli
بازم مرام تير آهن!! يه مدت که خبري ازش نگيري خودش زنگ ميزنه !
AmirAli
غضنفر هي نگاه به گوشيش مي کرده و مي خنديده، بهش ميگن اس ام اس اومده ؟ ميگه آره، ميگن چيه ؟ ميگه يکي هي اس ام اس ميده Low Battery !!!
AmirAli
مردي كه در و پنجره مي ساخت رفته بود خواستگاري، پدر عروس پرسيد: آقا داماد چه کاره اند؟ داماد خواست کلاس بذاره گفت: من ويندوز نصب مي کنم.