من خیلی از آدمای باحالو لارجو بامعرفتو لوتیو عشقی خوشم میادش. اهل هرکاری هستم. دوست دارم هرکاریو یکبار حداقل امتحان کنم. دوس ندارم همش یجا بشینم

امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+34

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 32735
AmiR
436 پست
مرد - مجرد
1371-12-03
حالت من: گرفتار
ديپلم
آزاد
اسلام
ايران - تهران
با خانواده
معاف
ميکشم
دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شرق
کامپیوتر
خوشگذراندن و از تجربه دیگران بهره بردن.EZ TV
htc one
206 سیاه
192 - 84
amir.tiri@yahoo.com
09393405240

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(151 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(21 گروه)

برچسب ‌های کاربردی

AmiR
AmiR
دختره مسج داده: اصول دوستی با شما چیه!!!!!!!!؟


منم گفتم توحید نبوت امامت!


بیشعور ایگنورم کرد!! :|{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}{-33-}{-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/02/29 - 18:04
+3
AmiR
AmiR
{-18-}
دیدگاه  •   •   •  1392/02/29 - 16:25
+5
AmiR
AmiR
این مارمولکه چی میخ.ادش؟؟؟{-14-}{-14-}
دیدگاه  •   •   •  1392/02/29 - 15:39
+7
AmiR
AmiR
خدا عاشقتم.
فقط یچیزی ازت میخوام این احساسو دلی که ب من دادیو ازم بگیرش نمیخوام.
چطوری بگم آخه خدا علط کردم بسمه اینه همه پستی و ظلم و ناپاکی و دورویی و.....دیدم
بسمه بسمه بسمه{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}
دیدگاه  •   •   •  1392/02/29 - 14:01
+4
AmiR
AmiR
{-23-}{-23-}{-17-}{-17-}
دیدگاه  •   •   •  1392/02/29 - 13:50
+5
AmiR
AmiR
برای آشنا شدن با اشعار شیطان پرستان، قطعه ای از آن را در زیر بیان می کنم:
تاریکی…. قلب خون آلودم را در آغوش می گیری
Aniting our tear ful eyes
رویاهایم… چشمان اشک بارمان را متحد می کند…. فریبنده
Enchanting
در شب…. ابلیس را در اشک هایم می بوسم.
Atnight …. I kiss the serpent in the tears
برای سالها…. غم های تو سوگواری من است.
For years …. The sarrow I\’\'ve mourned
گوش کن به صدای گریه فرزندان ماه من
Har ken my moon child cry
که آرزوی شی دیگر را دارند
Yearning for another night
ماتم مورد علاقه من
Mourning my once beloved
هیپونیزم و تاریکی
Mez maized and raven dark
جادوگر زندانی شب
My pake enchantress of thee night
از آخرین شمع سوزانم
At last my candle\’\'s burning down
ماه پاییزی سیاه غم انگیز می درخشد
The winter moon is shining bleak
جادوگر من برای تو
For the my encbantress
رویاهایم را فریب بده
Enchating all my dreams
زیبا و سیل اشک هایش
Abeauty and her flood of tears
سقوط شب قلب مرا در آغوش می گیرد
Night fall embrace my heart
جادوگر شب های من
My pale enchantress of the night
من تو
دیدگاه  •   •   •  1392/02/29 - 13:47
+3
AmiR
AmiR
{-17-}{-17-}{-17-}
دیدگاه  •   •   •  1392/02/29 - 13:37
+3
AmiR
AmiR
داستان واقعی از یک دختر

طبق گزارش دريافتي از اسياي دوردر يكي از پاركهاي كوچك در كشور تايلند دخترك عجيبي چند وقتي مردم ان منطقه را سر در گم كرده است. در اكثر عكسهايي كه در اين پارك گرفته ميشود اين دختر وجود دارد در صورتي كه اين دختر را تابه حال كسي از نزديك نديده است اين موضوع براي همه عادي شده بود تا اين كه خبرنگاري طي تحقيق از مردم فهميد اين دختر حدود چند سال پيش فوت شده است.

مردم وحشت كرده و از پارك دوري كردند.مسئولين پارك از روزنامه مذكور شكايت كرده و آن ها ناچار به عذرخواهي شدند و مردم دوباره به پارك روان شدند كه دوباره عكاسي عكس اين دختر در را در عكسي ثبت كرد.
عكاس بيچاره را جريمه و به زندان انداختند ولي او قسم مي خورد عكس واقعي است.
دوباره مدتي گذشت و بعد از مدتي دوربين كنترل ترافيك عكس اين دختر را در بين مردم ثبت كرد.
مامور مذكور از كار بي كار و جريمه شد.

از آن پس كسي آن دختر را نديد و اگر هم ديد به روي خودش نياورد.
دیدگاه  •   •   •  1392/02/29 - 13:04
+3
AmiR
AmiR
«اريك» ده سال در شيفت شب آلكاتراز كار كرد. از نظر او بدترين قسمت كار، رفتن به اتاق اعدام با صندلي الكتريكي بود. يك شب او روي صندلي شوك نشست و عكس يادگاري گرفت تا به دوستانش نشان دهد. وقتي فيلم را ظاهر كرد در عكس تصوير صورتي را ديد كه از پشت صندلي خيره به او نگاه مي‌كند. او هنوز هم نمي‌داند آن صورت چه بود. اريك مي‌گويد گاهي اوقات واقعا احساس وحشت مي‌كردم. نگهبان‌هاي ديگر داستان‌هايي درباره اتفاقات آن جا تعريف مي‌كردند ولي من سعي مي‌كردم توجهي به حرف آنها نكنم اما گاهي اوقات احساس ترس اجتناب‌ناپذير بود.
«مري مك كلر» دوازده سال است كه در اين جزيره كار مي‌كند. او از انزواي آن جا لذت مي‌برد و مي‌گويد «اين‌جا يك محل فانتزي استاندارد براي من است.» با اين حال او هم اتفاقات عجيبي را تجربه كرده است. وي مي‌گويد«بارها برايم اتفاق افتاده كه احساس مي‌كردم كسي مرا نيشگون مي‌گيرد. من توضيحي براي آنها ندارم به همين خاطر هيچ‌وقت در موردشان با كسي حرف نزدم.»
«جان بنر» در دهه پنجاه، چهار سال از عمر خود را در اين زندان گذراند اين سارق بانك كه هم اكنون در آريزونا زندگي مي‌كند درباره زوزه‌هاي باد مي‌گويد «شب
دیدگاه  •   •   •  1392/02/29 - 12:57
+4
AmiR
AmiR
{-24-}{-24-}{-59-}{-59-}
1 دیدگاه  •   •   •  1392/02/29 - 12:50
+2
-1