رفاقت
دسته:فیلم و سینما
40 کاربر

379 پست

       
میروم تا دره میخانه کمی مست کنم
جرعه بالا بزنم انچه نباید بکنم
انقدر مست کنم که اندوه جهانم برود
استکان روی لبم باشد و جانم برود
برود هر که دلش خواست شکایت بکند
شهر باید به من الکلی عادت بکن

امتیاز به گروه

[بروز رساني]

آخرين امتاز دهنده:


کاربران گروه

نمایش همه

مدیران گروه

رفاقت

گروه عمومی · فیلم و سینما· 40 کاربر · 379 پست
ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
خــــدایا
همه از تو می خواهند ، بدهی
من از تو می خواهم ، بگیری
خـــــدایا
این همه حس دلتنگی را از من بگیر{-47-}{-47-}{-47-}{-47-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 19:27
+4
ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
در 3 جا حرف هارو نبايد باور كرد:
1 - حرف های پای منقل رو
2 - حرف های پای منبر رو
3 - حرف های توی بغل رو{-50-}{-50-}{-50-}{-50-}
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 19:27
+4
ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
بعضی وقتا انقدر دلتنگ کسی میشی که اگه بفهمه خودش از نبود خودش ، خجالت میکشه (مخاطب خاص){-38-}{-38-}{-38-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 19:25
+4
ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 19:24
+4
ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
عــطر ِ تَنت روی ِ پــیراهنـم مــانده
امــروز بـویــیدَمَش
عمــیق ِ عمــیق ِ!
و با هـر نـفس بـغــضم را سـنگین تر کردم!
و به یــاد آوردم که دیـگر ،
تـنـت سـهم ِ دیگری ست و
غـَمـَـت سَـهم ِ مـَـن!{-31-}{-38-}{-38-}{-38-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 19:22
+3
ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
شــــــــاعر که باشی هیچ کس جدیت نمی گیرد حتی ... ... ... . . . اگر بگویی "دوستــــــــــش دارم" میگویند وای چه شـــــعر قشنگی!{-38-}{-38-}{-38-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 19:14
+5
ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
یه وقتایے ،...{-38-}
اونقدر هیچ کس حالے ازت نمے پرسه ،{-38-}
که آدم شک مے کنه نکنه مرده و خودش خبر نداره...{-31-}{-31-}{-31-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 19:11
+5
ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند،
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز...{-38-}{-38-}{-38-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 19:11
+5
aB'Bas S
aB'Bas S
من "من" نمی شوم
من هيچ وقت مثل تو يك زن نمي شوم

آدم شدي ولي چه كنم من نمي شوم

من يك چراغ الكلي مست بي رمق

جز با جرقه هاي تو روشن نمي شوم

من هيچ وقت عكس خودم را نمي كشم

چون من شبيه آن "من" قبلا نمي شوم

از حرفهاي مفت و اراجيف خسته ام

شاعر كه نه ...نمي شوم ...اصلا نمي شوم

حتي خدا به شيشه من سنگ مي زند

چون هيچ وقت مثل تو يك زن نمي شوم
دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 12:20
+4