ghahvekhuneye doosti

roya

در ghahvekhuneye doosti

آنقدر به مردم این زمانه
بی اعتمادم که میترسم
هرگاه از شادی به هوا بپرم
زمین را از زیر پایم بکشند…

دیدگاه •

•

• 1392/07/25 - 13:55

+4

roya

در ghahvekhuneye doosti

دیدگاه •

•

• 1392/07/25 - 13:17

+4

roya

در ghahvekhuneye doosti

دیدگاه •

•

• 1392/07/25 - 13:16

+3

roya

در ghahvekhuneye doosti

دیدگاه •

•

• 1392/07/25 - 13:13

+4

roya

در ghahvekhuneye doosti

من نمک پرورده ی زخم های از آشنا خورده

آنقدر با خرابی این گریه ساخته ام

که هر کنج این خانه

از دست دیده ام ، دریاست

دیدگاه •

•

• 1392/07/25 - 12:50

+4

roya

در ghahvekhuneye doosti

اینم از دوران سربازی پسرا

دیدگاه •

•

• 1392/07/23 - 15:33

+4

roya

در ghahvekhuneye doosti

لقمه اندازه دهن خودت بگیر

دیدگاه •

•

• 1392/07/23 - 15:28

+4

roya

در ghahvekhuneye doosti

یه روزایی هست که یهو قصد می کنی اتاقتو مرتب کنی...همه ی وسایلتو که می ریزی بیرون تازه میفهمی چه اشتباهی کردی

دیدگاه •

•

• 1392/07/23 - 15:27

+4

roya

در ghahvekhuneye doosti

اعصاب چیست؟
چیزیست که هیچ کس ندارد ولی توقع دارند که تو حتما داشته باشی.
توقع چیست؟
چیزیست که همه دارند و تو نباید داشته باشی .... !!!!

دیدگاه •

•

• 1392/07/23 - 15:07

+4

roya

در ghahvekhuneye doosti

قوی ترین زن جهان هم که باشی...

وقت هایی هست ...

که دستی باید لمس ات کند...

تنی ...

تنت را داغ کند...

و لبی...

طعم لبت را بچشد ...

مستقل ترین زن جهان هم که باشی...

وقت هایی هست...

که دلت پر میزند برای کسی که برسد و بخواهد...

که آرام رانندگی کنی ...

و شام ات را نخورده روی میز نگذاری و بروی...

مسافرترین زن دنیا هم ...

دست خطی می خواهد که بنویسد برایش...

" زود برگرد "...

دیدگاه •

•

• 1392/07/23 - 11:29

+4

امتیاز به گروه

کاربران گروه

مدیران گروه

ارسالهای ghahvekhuneye doosti