امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+3

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 21705
محمد حسن کاظمی
609 پست
مرد - مجرد
1371-05-10
فوق ديپلم
آزاد
اسلام
ايران - خراسان رضوي - مشهد
مجردي
معاف
نميکشم
دانشگاه جامع علمي کاربردي خراسان رضوي
حسابداری
ورزش
190 - 110
kazemi.mohamad71@gmail.c..
09307926079

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(26 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(27 گروه)

برچسب ‌های کاربردی

محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
رفیقم امروز تعریف میکرد :
چند روز پیش ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻧﺬﺭﯼ ﭘﺨﺶ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ همسایه رو زدم،
ﺩﺧﺘﺮشون اوﻣﺪ بیرون،
ﻧﺬﺭﯼ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ؛ ﺗﻮو ﭼﺸﺎﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ و ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮔﻔﺖ:
ﺍﻧﺸﺎﺍﻟﻠﻪ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺣﺎﺟﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺶ ﺑﺮﺳﯽ!
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺣﺎﺟﺖ ﺩﺍﺭﻡ!!
ﺩﺧﺘﺮ ﭼﺸﺎﺵ ﮔﺮﺩ ﺷﺪ،
ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﭼﯿﻪ؟
ﻣﻨﻢ ﯾﮑﻢ ﻣﮑﺚ ﮐﺮﺩﻡ و ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻏﺰﻩ !
.
.
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺩﺭﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﺴﺖ،
ﺧﺪﺍﻓﻈﯿﻢ ﻧﮑﺮﺩ
ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻠﯽ ﺑﻮﺩ !
ﺑﯿﺸﺮﻓﺎ ﺗﺎ ﮐﺠﺎ ﻧﻔﻮﺫ ﮐﺮﺩن !
ﻣﺮﮒ ﺑﺮ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻞ
دیدگاه  •   •   •  1393/09/27 - 17:46
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﺯﻧﯽ۳ﻋﺮﻭﺱ ﺩﺍﺷﺖ .ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻮﺍﺳﺖ
ﻋﺮﻭﺳﻬﺎﺷﻮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ
ﮐﺪﻭﻣﺸﻮﻥ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻩ.
ﺩﺭﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭﺳﻂ ﺣﯿﺎﻁ ﺑﺎﻋﺮﻭﺱ ﺑﺰﺭﮔﻪ
ﻗﺪﻡ ﻣﯿﺰﺩ ﻋﻤﺪﺍ ﺧﻮﺩﺷﻮ
ﺗﻮﺣﻮﺽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ،ﻋﺮﻭﺱ ﻫﻢ ﭘﺮﯾﺪ ﺗﻮ ﺁﺑﻮ
ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺩﺍﺩ.
ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﻋﺮﻭﺱ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺑﺮﻩ
ﺩﯾﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﻧﺸﻮﻥ ﯼ ۲۰۶
ﭘﺎﺭﮎ ﺷﺪﻩ ﯼ ﮐﺎﻏﺬﻡ ﺯﯾﺮ ﺑﺮﻑ ﭘﺎﮐﻦ ﺗﻮﺵ
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺏ ﻋﺮﻭﺱ ﮔﻠﻢ.
ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻣﺎﺩﺭﺷﻮﻫﺮ ﺑﺎﻋﺮﻭﺱ ﻭﺳﻄﯽ ﻫﻤﯿﻦ
ﻗﻀﯿﻪ ﺭﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭﮐﺮﺩ.ﻋﺮﻭﺱ ﻭﺳﻄﯽ
ﻫﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻮﻫﺮﻭ ﻧﺠﺎﺕ ﻣﯿﺪﻩ ﻭ ۲۰۶ﺭﻭ ﺟﺎﯾﺰﻩ
ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ.
ﻭﺍﻣﺎ ﻋﺮﻭﺱ ﺳﻮﻡ،،،ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭﺷﻮﻫﺮ ﺟﻠﻮﯼ
ﻋﺮﻭﺳﺶ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﺗﻮﯼ
ﺣﻮﺽ ﺑﺮﺧﻼﻑ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺵ ﻋﺮﻭﺱ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﻧﺪﺍﺩ
ﻭ ﮔﻔﺖ:ﺑﺮﻭ
ﺍﯾﮑﺒﯿﺮﯼ..…ﻭﻣﺎﺩﺭﺷﻮﻫﺮ ﺑﺨﺖ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻏﺮﻕ
ﺷﺪ
ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻧﺮﻭﺯ ﯾﮏ BMWﺭﻭﺑﺎﺯ ﺩﺭﺧﺎﻧﻪ ﻋﺮﻭﺱ
ﭘﺎﺭﮎ
ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯼ ﮐﺎﺭﺕ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻀﻤﻮﻥ ﺭﻭﯾﺶ
ﺑﻮﺩ؛؛؛
ﻣﺘﺸﮑﺮﻡ ﻋﺮﻭﺱ ﮔﻠﻢ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﭘﺪﺭﺷﻮﻫﺮﺕ
ﺑﻠﻪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﺎﺱ
ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﻻ^_^
دیدگاه  •   •   •  1393/09/27 - 17:43
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

روش مخ‌زدن دختران پایین شهر


وسایل مورد نیاز: چیز خاصی مورد نیاز نیست! فقط کافیه مقداری روغن و واکس مو از سرتون چکه کنه و ترجیحاً صورتتون پر از جای چاقو باشه!! چون دخترای این قسمت شهر به کسی پا میدن که یه نمه تو مایه‌های فردین باشه!
روش مخ زدن: پس از اطمینان از اینکه سوژه مورد نظر برادر یا پسرخاله یا پسرعمو و اینا نداره میرید به سمتش و بهش میگید: آبجی یه غلام لوتی نمی‌خوای؟!
تبریک میگم شما تونستی یه زید واسه خودتون ردیف کنید! از همین الان دارم هفته بعد رو مجسم میکنم که یه پیکان جوانان گوجه‌ای زیر پا و زید بغل و جاده شمال!!!



* روش مخ‌زدن دخترای بالا شهر


وسایل مورد نیاز: یک جفت صندل سفید Darki - شلوار مدل بوسینی ,Buddy و یا هر شلواری که بشه دمپاش رو بالا زد - یک تیشرت خط‌دار حلقه‌ای (ترجیحاً آبی کمرنگ یا مشکی) - ترجیحاً موی بلند - ریش عجیب و غریب - چشمای هیز و کشیده - ماشین بالای 15 میلیون و همچنین مقداری زبان به اندازه کافی!!
روش مخ زدن: دیگه مخ زدن با گفتن واژه هایی مثل: خانوم ببخشید ساعت چنده؟! - میشه وقتتون رو بگیرم؟! - جیگرتو بخورم!! و... کاربردی نداره باید و باید به جاش کار های زیر رو انجام بدید:


به بالای شهر رفته و جلوی یکی از مراکز تجاری مقادیری با ماشین خود به متر کردن خیابون ها می پردازید!
سوژه مورد نظر را شناسایی میکنید!
با ماشین خود جولوی پای سوژه توقف نموده و از ماشین پیاده میشوید (ضبط ماشین روشن باشد!)
وقتی از ماشین پیاده شدید در ماشین رو باز گذاشته و بدون اینکه حتی نیم نگاهی به سوژه بیندازید وارد مرکز تجاری میشوید!
سپس از مرکز تجاری خارج میشوید و به سمت ماشین خود می آیید! (بهتون قول میدم سوژه همچنان کنار ماشین شما ایستاده است!)
سوار ماشین می شوید و اصلا به سوژه توجه نمیکنید!
با ماشین چند متر به جلو میروید اما دنده عقب می کنید و به سمت سوژه می آیید و به او می گویید: سلام! بیا بالا! شرمنده که منتظرت گذاشتم! آخه کار داشتم! حالا بشین بریم!


تبریک میگم شما مخ یه دختر بالا شهری رو زدید!


* روش مخ‌زدن دخترای وسط شهر


وسایل مورد نیاز: همه چیزای بالا به غیر از ماشین بالای 15 میلیونی! (پراید و 206 برای چنین مواردی مناسبه! مواظب باشید که ماشینتون کلاسش از 206 بیشتر نباشه چون دختره در این مواقع احساس سرخوردگی و تضاد طبقاتی شدید میکنه و عمراً بتون پا بده!!!)
روش مخ زدن: با ماشین خیلی آروم در کنار خیابون حرکت میکنید و هر دختری که دیدید جولوش ترمز میکنید و بش میگید: سلام! سوار شو بریم با هم یه دور بزنیم!(تور میزنید!!)
تبصره: 87 درصد دخترا در این هنگام سوار ماشین نمیشن اما شما ناامید نشید و بازم به طرف گیر بدید و بهتون اطمینان میدم که طرف در بار سوم سوار ماشین میشه!


دیدگاه  •   •   •  1393/09/27 - 15:49
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
مورد داشتیم دختره ساپورت پوشیده. ساپورت واسش گشاد بوده{-18-}
1 دیدگاه  •   •   •  1393/09/27 - 13:27
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

دوستانی که مازراتی دارن مراقب [!]های روغن تقلبی عربی باشن فقط اصلی استفاده کنید.


لطفا اطلاع رسانی کنید تا دوستان دیگه ام مثل بنده متحمل ضرر نشن.


دیدگاه  •   •   •  1393/09/27 - 13:23
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

عاشق اخرشم
معادله ۱


انسان = خواب + خوراک + کار+ تفریح.



الاغ = خواب + خوراک.


پس:


انسان = الاغ + کار + تفریح.


و بنابراین:


تفریح – انسان = الاغ + کار


بعبارت دیگر:


انسانی که تفریح ندارد = الاغی که فقط کار می کند.


*****


معادله ۲


مرد = خواب + خوراک + درآمد.


الاغ = خواب + خوراک.


پس:


مرد = الاغ + درآمد.


و بنابراین:


درآمد – مرد = الاغ.


بعبارت دیگر:


مردی که درآمد ندارد = الاغ.


*****


معادله ۳


زن = خواب + خوراک + خرج پول.


الاغ = خواب + خوراک.


پس:


زن = الاغ + خرج پول.


بنابراین:


خرج پول – زن= الاغ.


بعبارت دیگر:


زنی که پول خرج نمی کند = الاغ.


*****


نتیجه گیری:


از معادلات ۲ و ۳ داریم:


مردی که درآمد ندارد = زنی که پول خرج نمیکند.


پس:


فرض منطقی ۱: مردها درآمد دارند تا نگذارند زنها تبدیل به الاغ شوند.
و
فرض منطقی ۲: زنها پول خرج می کنند تا نگذارند مردها تبدیل به الاغ شوند.


بنابرین داریم:


مرد + زن = الاغ + درآمد + الاغ + خرج پول.


و از فرضهای۱ و ۲ نتیجه منطقی میگیریم که:


مرد + زن = ۲ الاغی که با هم بخوشی زندگی ميكنند.
بحث سنگین شد، صلوات عنایت کنید


دیدگاه  •   •   •  1393/07/20 - 17:06
+7
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
به ۳۰ تا از شماره های موبایلم اس ام اس زدم
سلام خوبی؟
من گوشیمو عوض کردم شمارت پاک شده ،
میشه یه میس بندازی شماره ات رو سیو کنم ؟
تا الان ۲۷ میس کال دارم :|
ببینید با چه شتر مرغ هایی من دوستم !
دیدگاه  •   •   •  1393/07/20 - 17:03
+6
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

8تاازکوتاه ترین جوک های ایرانی:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
1)سایپامطمئن



2)دانشگاه آزاداسلامی


3)اینترنت پرسرعت ایران


4))بانکداری اسلامی


5)گارانتی


6)شایسته سالاری


7)کی مهریه را داده کی گرفته


8)احساس تکلیف کاندیداها


دیدگاه  •   •   •  1393/07/20 - 16:59
+6
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

وای جر خوردم از خنده


داستان غم انگیز 3پسر


یه روز من با 2تا از دوستام (کاوه وسعید)رفته بودیم یه جزیره ایی برای تفریح یهو گیر آدمخورا افتادیم ما رو گرفتن و بردن تو قبیله . . .



بهمون گفتن میفرستیم برید توی جنگل و نفری 10تا میوه بیارید شاید آزادتون کنیم...


رفتیم و مشغول جمع آوری میوه شدیم


نفر اول سعید اومد با 10تا خیار...


بهش گفتن 10تا خیار رو بکن تو کونت و کوچکترین صدایی ازت در نیاد وگرنه میکشیمت


خیار اول رو کرد تو کونش...
خیار دوم رو هم بسختی فرو کرد تو ولی خیار سوم گفت آخ و درجا گردنشو زدن !


من هم با 10تا تمشک برگشتم و شروع کردم دونه دونه کردم تو کونم یهو رسیدم به تمشک نهمی و زدم زیر خنده دیوثا منو هم کشتن :)))


رفتم اون دنیا سعید گفت مجید تو که داشتی خوب پیش میرفتی فقط 1دونه تمشک مونده بود چرا خندیدی؟


گفتم من یهو کاوه رو دیدم که با 10تا آناناس داره میاد :))))))


دیدگاه  •   •   •  1393/07/20 - 16:44
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
زن:بسه دیگه مرد، بیار بیرون!
مرد: نه، هنوز نچسبیده!
زن: ول کن،زخم شد!
مرد: اهه،بزار کارمو بکنم!
زن: خجالت بکش، یه ربه که دست کردی تو دماغت
1 دیدگاه  •   •   •  1393/07/20 - 16:36
+4
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 پست بیشتر