من به خاطر تو پاییز می شوم ، زمستان می شوم ، اما بدان بی تو ، این آخرین بهاریست که برایت سخن از تابستان می زنم .
کاش غرورم را که در پستوی سادگیم پنهان بود می یافتی ، اما تو این سادگی را بهانه ای قرار دادی برای در هم شکستن غرورم .
نزار که از سکوت تو پر پر بشن ترانه ها ، دوباره من بمونم و خاکستر پروانه ها ، چیزی بگو اما نگو از مرگ یاد و خاطره ، کابوس رفتنت بگو از لحظه های من بره .
می خوام امشب دلم رسوا کنم ، هرچی تو سینه دارم پیدا کنم ، می خوام امشب با یه عالم کلمه ، تو رو معنا بکنم گرچه کمه ، می خوام امشب با دو تا جام شراب ، دل دیوونه کنم خراب خراب ، می خوام از رو نت های توی صدات ، بنوازم یه ترانه راست راست ، می خوام از صحن دو تا چشمای تو ، دل دیوونه بدزدم مثل تو ، می خوام از هر تب و تاب و بی قرار ، بکنم از هر بی قرار قرار قرار ، می خوام از هر گل بوسه رو لبام ، ای وای جوهر خودکارم تمام .
سرنوشت تصمیم می گیره که تو در زندگی با چه کسی ملاقات کنی ، اما تنها قلب توست که می تواند تصمیم بگیره چه کسی در زندگی تو باقی می ماند .
وفا رو از ماهی ها یاد بگیر ، که وقتی از آب در میان می میرند ، نه از زنبور ها که وقتی از گلی خسته میشن میرن سراغ یه گل دیگه .