یاد یاران قدیم نرود از دلِ تنگ چون هوای چمن از یاد اسیرانِ قفس
حکایت عجیبی دارد این اشک ! کافیست حروفش را به هم بریزی تا برسی به “کاش”
قدری خواب آور از جنس بی خیالی … در حلق خستگی هایم بریز … شاید آرامشی شد بر بی قراری افکارم