به یاد اونایی که خودشون سنی ندارن ولی ، روزگار دلشون رو پیر کرده …
قاضی رو به متهم می کنه و می پرسه : خانم ! شما چند سالتونه ؟ خانم می گه : ۲۵ سال آقای قاضی ! قاضی می گه : خوب ، حالا بفرمایید چند ساله که ۲۵ سالتونه ؟
خنجر از پشت میزنند ، عجب دوستان خجالتی دارم من !
تابستان را که داغ نیامدن کردی ، پاییز را سرد نبودن نکن ، گناه دارد !
یک دست در جیب چپ دست دیگر در جیب راست ، این اندوه آشنا تصویر پاییز است
زندگی آنقدر کوتاه هست که برای یک دقیقه با هم بودن باید جشن گرفت
مهربانی تو پناهگاهی ست تا پرندگان پاییز را از زمستان این کوچه بگذراند …
عشق تنها “حرف” بود … ولی سرنوشتم را “رقم” زد !
امید درمانی است که شفا نمیدهد اما ، کمک می کند تا درد را بهتر تحمل کنیم