mahyar farid mohammadi
چه غم انگیز است عمری گداختن از غم نبودن کسی که تا بود از غم نبودن تو میگداخت .
mahyar farid mohammadi
چرا دریا فرمانروای صد رود است ؟ چون به پایشان جاریست
mahyar farid mohammadi
معشوق را در آغوش گیر که هیچ لذتی بالاتر از این کار نیست
mahyar farid mohammadi
من رقصیدن دختران هندی را از نماز والدینم بیشتر دوست دارم . زیرا آنان به عشق میرقصند و والدینم به عادت نماز میخوانند
mahyar farid mohammadi
خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من . ور نه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت
mahyar farid mohammadi
فرزانه از خود تهی ست اما به دید دیگران سرشار . با نیکان نیک باش و با بدان نیک که این نیکی ناب است . فرزانگان انگشت شمارند چون فروتنند و این فروتنی مردم را به حیرت می اورد اما فرزانگان کودکانه مشغول کار خود اند .
mahyar farid mohammadi
دانایی به نادانی تواناست , نادانی به نادانی پریشانست , پریشان از پریشانی , پریشان نیست ; فرزانه است . ( بودا )
mahyar farid mohammadi
بنده خود مباش , معتمدی و به جهان مهر چنان ورز که به خود می ورزی حال اگر اینگونه باشی جهان رامتر خواهد بود